به مناسبت آغاز سال نو و عید مبعث پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد (صلّی الله علیه و آله) و علی اهل بیته الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا ولیّک عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک. اللهمّ سلّم علی ولیّک علیّ بن موسی الرّضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام ملکک و سلطانک و جبروتک.
ما هر سال مراسم اوّل سال را در زیر سایهی حریم حضرت علیّ بن موسی الرّضا (سلام الله علیه) برگزار میکردیم در خدمت مردم عزیز مشهد و زوّار عزیزی که از سراسر کشور در مشهد حضور داشتند؛ نوروزمان با این دیدار مزیّن میشد، امسال محرومیم.
گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
بُعد منزل نبود در سفر (۱)
به نظرم بهتر این است که هر کدام هر جا هستیم، از راه دور صلوات مخصوصه را عرض کنیم: اَللَهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضَا المُرتَضَی الاِمامِ التَّقیِّ النَّقیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَن فَوقَ الاَرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّرَی الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً نامیَةً زاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِن اَولِیائِک.(۲)
عید سعید مبعث را تبریک عرض میکنم؛ امروز جزو بزرگترین اعیاد اسلامی ما است. همچنین مجدّداً عید نوروز و حلول بهار را به همهی ملّت عزیزمان تبریک عرض میکنم.
مبعث روز بسیار باعظمتی است؛ اهمّیّت مبعث را باید بفهمیم، بدانیم. مبعث پیغمبر اسلام حادثه و واقعهای است که خداوند متعال از پیغمبرانِ دیگر نسبت به این واقعه میثاق گرفته است، تعهّد گرفته است. وَ اِذ اَخَذَ اللهُ میثاقَ النَّبِیّینَ لَما ءاتَیتُکُم مِن کِتٰبٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاٰءَکُم رَسولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُم لَتُؤمِنُنَّ بِه! وَ لَتَنصُرُنَّه؛(۳) [طبق] این آیهی شریفه، خدای متعال از پیامبرانِ بزرگِ طولِ تاریخ تعهّد گرفته است که به پیغمبر اسلام که مثل امروزی مبعوث میشود، هم ایمان بیاورند، هم او را یاری کنند. خب ایمان که معلوم است. یاری به معنای این است که او را به کسان خودشان، به امّت خودشان، به پیروان خودشان معرّفی کنند و از آنها بخواهند که به او بگروند و ایمان بیاورند؛ حدّاقلّ نصرت پیغمبران این است؛ خداوند این را از اینها پیمان گرفته. لذا شما ملاحظه میکنید در یک آیهای از قرآن [میفرماید]: اَلَّذی یَجِدونَه مَکتوبًا عِندَهُم فِی التَّوریٰةِ وَ الاِنجیل؛(۴) یعنی نام و نشان و خصوصیّات پیغمبر ما، در تورات و انجیلِ تحریفنشده وجود داشته است. یا در یک آیهی دیگر، خداوند از قول حضرت عیسیٰ میفرماید: وَ اِذ قالَ عیسَی ابنُ مَریَمَ یٰبَنی اِسراءیلَ اِنّی رَسولُ اللهِ اِلَیکُم مُصَدِّقًا لِما بَینَ یَدَیَّ مِنَ التَّوریٰةِ وَ مُبَشِّرًا بِرَسولٍ یَأتی مِن بَعدِی اسمُه اَحمَد؛(۵) حضرت عیسیٰ اسم این بزرگوار را هم بیان میکنند. این بنابراین یک حادثهی این چنینی است که در نهجالبلاغه هم به همین اشاره شده، که حضرت میفرمایند: اِلی اَن بَعَثَ اللَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَهِ صلّی الله علیه و آله لِاِنجازِ عِدَتِه وَ تَمامِ نُبُوَّتِه مَأخُوذاً عَلَی النَّبیّینَ مِیثاقُه؛(۶) یعنی از پیغمبران خدای متعال میثاق گرفته است، تعهّد گرفته است که با او این گونه رفتار بکنند.
خب این بعثت محتوای عظیمی داشت. من راجع به این محتوای بعثت مختصری میگویم و این مسئله را متّصل میکنم، مرتبط میکنم با وضع خودمان و امروز خودمان که برای ما از لحاظ عملی و کاربردی هم دارای تأثیر است، صرف اعتقاد نیست.
بعثت و وحی الهی، حقایقی را برای مردم روشن کرد؛ برای بشریّت حقایقی را روشن کرد. این حقایق به نحوی است که اگر آحاد بشر و جوامع گوناگون بشری به این حقایق ایمان بیاورند و عملاً ملتزم بشوند، حیات طیّبه به اینها خواهد رسید. حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی زندگی شیرین و پُرفایده و مطلوب، حیات پاکیزه؛ پاکیزه بودنش به این است که مطلوب باشد، شیرین باشد، انسان را در صراط کمال کمک کند به حرکت و برخوردار از همهی زیباییها و نیکوییها باشد، هم در دنیا و هم در آخرت. این حیات طیّبه است. اگر دلها به این معارف، به این حقایق آشنا بشوند، به آن بگروند و بر لوازم آن پایبند باشند، حیات طیّبه قطعاً در انتظار آنها است.
خب یک بخش این حقایق عبارتند از منظومهی معرفتیِ اسلام، که منظومهی معرفتی اسلام یعنی نظر اسلام درباره هستی، دربارهی انسان، دربارهی نقش انسان در عالَم، دربارهی ذات اقدس پروردگار، دربارهی صفات و اسمای الهی که در دعای کمیل میخوانیم: مَلَأَت اَرکانَ کُلِّ شَیء، یا در دعای ماه رجب میخوانیم: بِهِم مَلَأتَ سَمائَکَ وَ اَرضَک، که دربارهی مسیر انسان در دنیا و پس از مرگ و امثال اینها حقایق بسیار مهمّی هست و اینها سلسلهی معرفتی اسلام، منظومهی معرفتی اسلام هستند؛ اینها را به بشریّت تعلیم میدهد و انسانها را هشیار میکند و بیدار میکند.
یک بخش دیگر از این حقایق، منظومهی ارزشیِ اسلام است، ارزشهایی که اسلام آنها را تثبیت کرده است، یعنی به عنوان ارزش آنها را شناخته است؛ که آحاد مردم و جوامع مردمی موظّفند خودشان را به این ارزشها نزدیک کنند [و به سمت آنها] پیش ببرند؛ سعادتشان در این است. از مثل خلقیّات فردی که انسان دارای صبر باشد، دارای حلم باشد، دارای گذشت باشد و امثال اینها که صفات فردی انسانها است، تا مفاهیم عمومی و زندگیساز مثل آزادی، مثل عدالت اجتماعی، مثل کرامت انسانی، مثل سبک زندگی؛ اینها جزو آن سلسلهی ارزشهای اسلامی است که در اسلام بیان شده و تفهیم شده به ما. یک عدّهای بخطا تصوّر میکنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند اینها از غرب به عالَم اسلام آمده است، یا متفکّرین اسلامی اینها را از غربیها یاد گرفتهاند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب سه چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است؛ در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربیها که اینها را مطرح کردهاند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکردهاند -نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند- [آنها] گفتند و عمل نکردند؛ [این مفاهیم] در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. این عبارت اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم»،(۷) مال قرآن است دیگر؛ دستور پیغمبر این است که اجرای عدالت بکند؛ این همان عدالت اجتماعی و عدالت همهجانبه است؛ یا [میفرماید]: اِنّا اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنٰتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتٰبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۸) یعنی اصل بعثت همهی انبیا و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط -یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی- در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین اینها مفاهیم قدیمیِ اسلامی است.
یا در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهجالبلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئلهی آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که میفرماید: لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛(۹) از این روشنتر دیگر چه میشود؟ یعنی انسانها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همهی انواع آزادی میشود. یا آن جملهی دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که استعبدتم النّاس»؛ شماها میخواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آنها را آزاد آفریده؟ اینها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهجالبلاغه کلمات متعدّدی در این زمینه وجود دارد و در بقیّهی [منابع اسلامی]. بنابراین این سلسلهی ارزشها و سلسلهی معارف و منظومهی معرفتی و منظومهی ارزشی به این صورت است. پشت سر اینها احکام است؛ یعنی باید» و نباید»ها، بکن» و نکن»ها؛ این احکام اسلامی -چه فردی و چه اجتماعی- همه برخاستهی از آن معارف است و منطبق بر آن ارزشها است؛ یعنی همهی این تکالیفی که خدای متعال برای فرد مسلِم قرار داده است، نشئتگرفتهی از همان مفاهیم اصلی و معرفتی است و منطبق با مفاهیم ارزشی است و کمککنندهی به صعود در این راه است. خب، این مجموعهای است که در بعثت در واقع به مردم هدیه شد.
حالا اگر چنانچه بخواهیم اینها تحقّق پیدا بکند، اگر بخواهیم این معارف در فضای عقیدتی جامعه به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، بخواهیم این ارزشها در عمل مردم، در رفتار مردم خودش را نشان بدهد، بخواهیم این احکام که وسیلهی پیشرفت و حرکت است، تحقّق پیدا کند، احتیاج به قدرت ی دارد؛ اگر قدرت ی نباشد، قلدرها زیر بار نمیروند، تنبلها انجام نمیدهند، سیاهیلشکرِ قلدرها و مستکبرین و پولدارها به دنبال آنها حرکت میکنند، یعنی آن مقصود نبوّتها حاصل نمیشود؛ لذا در قرآن میفرماید که ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله».(۱۰) این مربوط به پیغمبر ما فقط نیست، مربوط به همهی پیغمبران است؛ اینها باید بیایند در کشور مورد اطاعت قرار بگیرند، مردم از اینها اطاعت بکنند. لذا وقتی که از یثرب آمدند برای اینکه پیغمبر اکرم را دعوت کنند و اصرار کنند که ایشان به مدینه هجرت کنند، همان جا حضرت با اینها بیعت کرد.
بیعت یعنی اینکه شما تحت امر ما هستید، ما میآییم آنجا به این شرط؛ بعد هم که پیغمبر اکرم وارد شد به مدینه، اوّلکاری که کرد، تشکیل قدرت ی و اجتماعی بود؛ یعنی تشکیل حکومت داد؛ این بنابراین یکی از لوازم کار نبوّت است. البتّه پیغمبران دشمنان زیادی دارند: وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنّ،(۱۱) وقتی که حکومت تشکیل میدهند، دشمن خارجی هم به اینها اضافه میشود؛ با تشکیل حکومت، غیر از دشمنان داخلی، دشمن خارجی هم اضافه میشود؛ این معلوم است؛ برای خاطر اینکه دشمن خارجی اگر چنانچه عالَم ت نباشد و قدرت ی وجود نداشته باشد، خیلی اهمّیّت نمیدهد؛ هر حرفی که کسی بزند، خیلی دنبالش نمیرود؛ وقتی به قدرت ی رسید، آن وقت دشمن خارجی، آن کسی که مخالف با عدالت است، آن کسی که مخالف با آزادی است، آن کسی که مخالف با حقّ هر انسانی برای خوب زندگی کردن و مستقل زندگی کردن است، طبعاً مخالفت میکند.
خب، حرف امروز من این است: من میخواهم عرض بکنم این همان نسخهای است که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به این نسخه عمل کرد؛ عیناً نسخهی بعثت پیغمبر است؛ معارف همان معارفی است که پیغمبر آنها را از جانب خدای متعال به مردم ابلاغ کردند؛ ارزشها همانها است؛ احکام هم همانها است؛ و حرکت به سمت تحقّق این احکام، احتیاج داشت به یک ایمان قوی، به یک همّت بلند، به یک دلِ متوکّل علی الله»؛ همهی اینها در امام جمع بود و ایشان اقدام کرد، خدای متعال هم کمک کرد و این حرکت انجام گرفت. البتّه امام میدانستند که ایمان اسلامی در اعماق جان و ارتکاز(۱۲) ملّت ایران خیلی رسوخ دارد، مردمِ مؤمنی هستند؛ که حالا خود این، بحث جداگانهای دارد و کاملاً اثباتشده است که مردم ایران، هم آن روز و هم امروز، علیرغم برخی از ظواهر، قدرت ایمانیشان و رسوخ ایمان در دلهایشان خیلی زیاد است؛ یکی از خصوصیّات ملّت ما بحمدالله این است.
امام این را میدانستند و لذا مسئلهی اسلام را، حکومت اسلامی را، نظام اسلامی را مطرح کردند و زمینهاش هم فراهم بود و امام این زمینه را هم شناخت؛ زمینهاش عبارت بود از ظلم گسترده و فساد بیپایان رژیم پهلوی؛ که هم وابسته بودند، هم فاسد بودند، هم ظالم بودند، هم معرفت حقیقی انسانی در اینها نبود، و این سرریز میشد به مردم، همه میدیدند وضع آن رژیم فاسد و ظالم را؛ این هم زمینهی خوبی بود، از این زمینه امام بزرگوار استفاده کردند و معجزهی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به وقوع پیوست. حقیقتاً تحقّق انقلاب اسلامی و تحقّق جمهوری اسلامی مثل یک معجزه بود که اتّفاق افتاد؛ این به برکت همین حرکت عظیم بود.
جامعهی نخستین اسلامی -یعنی آن جامعهای که پیغمبر در مدینه به وجود آورد از چند هزار نفر مردم مدینه؛ مردمی که در مدینه زندگی میکردند، شاید هفت، هشت، ده هزار نفر مثلاً از اوّلی که تشکیل شد بیشتر نبودند- به برکت ارشاد پیغمبر، به برکت احکام پیغمبر و معارفی که پیغمبر هدیه کرده بود، با وجود اینکه در این خلال بعد از پیغمبر یک اشکالات اساسیای هم به وجود آمد امّا در عین حال آن چنان این حرکت، حرکت ریشهدار و مستحکمی بود که روزبهروز به طرف قوّت پیش رفت، روزبهروز قویتر شد. به طوری که -آن طوری که این در تاریخ جزو مسلّمات است- در قرن چهارم هجری، یعنی سیصد سال بعد از بعثت پیغمبر و پس از ظهور جامعهی اسلامی، جامعهی اسلامی از لحاظ ی وسیعترین جامعه در دنیا بود؛ از لحاظ نظامی قویترین ارتش دنیا را داشت؛ از لحاظ دانش و فرهنگ پیشرفتهترین سطح علمی و فرهنگی را داشت در همهی دنیا؛ یعنی سه قرن بعد از بعثت، این جامعهی اسلامی این جور حرکتی کرد که از لحاظ نظامی، از لحاظ ی، از لحاظ علمی و فرهنگی به این رتبه رسید. این تازه مربوط به زمانی است که خلفای ناباب و فاسدی مثل بنیامیّه و بنیعبّاس سرِ کار بودند. اگر چنانچه به جای اینها ائمّهی هدایت سرِ کار میبودند یا کسان منصوبِ آنها سرِ کار میبودند، قطعاً پیشرفتها دهها برابرِ آن چیزی میشد که اتّفاق افتاد. حرکت اسلام این است؛ طبیعت این حرکت، طبیعت پیشرفت کردن و قوی شدن است.
نسخهی امروز هم همین جور است. ما امروز اگر چنانچه صادقانه حرکت بکنیم، عمل بکنیم، تنبلی نکنیم، کوتهبینی به خرج ندهیم، سادهنگری نکنیم، میتوانیم ایران را به همان قلّه برسانیم. البتّه رساندن ایران به قلّهی علمی و فرهنگی و صنعتی و نظامی و ی و امثال اینها هدف نزدیک ما است؛ هدف دور، تمدّن اسلامی است که آن مطلب دیگری است.
و نباید هم تعجّب کنیم از دشمنیها؛ خب ما دشمن زیاد داریم، تعجّب نباید کرد. عرض کردم در قرآن خدای متعال میفرماید که وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا»؛(۱۳) هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم میکنند؛ سیستمهای اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری میکنند؛ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا. لذا بود که در اوّل اسلام در جنگ احزاب وقتی که همهی نیروهای دشمنِ پیغمبر از قبایل عرب، از انواع و اقسام قبایلی که در مکّه بودند، در طائف بودند، در جاهای دیگر بودند، دُور هم جمع شدند، با همدیگر همدست شدند، یهودیها را هم که در نزدیک مدینه بودند دیدند و با خودشان همراه کردند، خب این خیلی حادثهی عجیبی بود برای مسلمانها [امّا] مسلمانها تعجّب نکردند. قرآن میفرماید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه؛ یعنی وقتی که دیدند دشمنان را که این جور علیه آنها حرکت کردند، گفتند همین وعده را خدای متعال داده بود که شما دشمنانی خواهید داشت و میآیند و به شما حمله میکنند، حالا آمدهاند؛ پس این حرکت دشمن موجب شد که اعتقاد ما بیشتر بشود، چون صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه»؛ این پیشگوییِ خدای متعال و پیغمبر خدا تحقّق پیدا کرد؛ وَ ما زادَهُم اِلّاٰ ایمانًا وَ تَسلیما.(۱۴)
امروز البتّه خبیثترین دشمن ما و دشمن جمهوری اسلامی آمریکا است. البتّه ما دشمن کم نداریم امّا آن که از همه خبیثتر و عنودتر است، عبارت است از آمریکا. مسئولان آمریکایی، هم دورغگو هستند، پشتهمانداز هستند، وقیحند، طمّاعند، شارلاتانند -حرکتهایشان، حرفهایشان را شما بشنوید، [میبینید] شارلاتانی حرف میزنند؛ یعنی انواع و اقسام خصوصیّات زشت اخلاقی- و هم البتّه در کنارش ظالمند، سنگدلند، بشدّت بیرحمند، تروریستند؛ یعنی آنچه خوبان همه دارند، اینها بهتنهایی همه را دارند! یعنی این جور دشمنی در مقابل ما امروز وجود دارد.
خداوند برای مقابلهی با دشمنیها به پیغمبر دستورالعمل داد؛ از اوّل بعثت، خدای متعال پیغمبر را امر به صبر کرد. در سورهی مدّثّر که جزو همان سورههای اوّلِ بعثت است، میفرماید: وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر؛(۱۵) صبر کن برای خدای خودت. در سورهی مزّمّل که آن هم جزو همان سورههای اوّل قرآن است، میفرماید که وَ اصبِر عَلیٰ ما یَقولون».(۱۶) در جاهای دیگرِ قرآن هم مکرّراً این معنا هست. در دو جا [میفرماید]: وَ استَقِم کَماٰ اُمِرت؛(۱۷) استقامت کن؛ هم در سورهی هود هست، هم در سورهی شوریٰ هست. بنابراین، دستورالعمل وارد شده.
حالا صبر یعنی چه؟ صبر به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و انتظارِ نتایج و حوادث را کشیدن نیست؛ صبر یعنی ایستادگی کردن، مقاومت کردن، محاسباتِ درست خود را و محاسباتِ دقیق خود را با خدعهگریِ دشمن تغییر ندادن؛ صبر یعنی پیگیریِ اهدافی که برای خودمان ترسیم کردهایم؛ صبر یعنی با روحیه حرکت کردن و ادامه دادن؛ این معنای صبر است. اگر چنانچه این ثابتقدم بودن و مقاومت کردن، با عقل و تدبیر و م همراه بشود -همچنان که در قرآن هست اَمرُهُم شوریٰ بَینَهُم»(۱۸)- قطعاً پیروزی نصیب خواهد شد. بنده البتّه با قاطعیّت عرض میکنم که ملّت ایران ملّت صبوری است؛ نشان دادهاند که صبر دارند. ما مسئولین البتّه گاهی بیصبری کردهایم، ولی ملّت نه؛ ملّت کاملاً صبور بودهاند؛ این چهل سال برای ما نشانِ این معنا است به طور روشن. بعضی از روشنفکرنماهای ما هم متأسّفانه بیصبری از خودشان نشان دادند، بعضی از آنها بیصبری را به مرز همکاری و همزبانی با دشمن هم رساندند؛ البتّه بعضیها این جور بودند. نقطهی مقابلش هم جوانهای مؤمنی هستند که بحمدالله عدّهشان خیلی زیاد است و روزبهروز هم انشاءالله زیادتر میشود؛ در عرصهی فرهنگ، در عرصهی علم، در عرصهی فنّاوری، در عرصهی ت، در فهمِ بینالمللیِ مسائل -یعنی مسائل بینالمللی را درست درک کنند و فهم کنند- در مقابلش این جور جوانها هم هستند که عرض کردم بحمدالله روزبهروز زیاد میشوند. پس صبر کردن یعنی تسلیم نشدن، دچار ضعف نشدن، دچار تردید نشدن، با شجاعت و عقل جلوی دشمن را گرفتن و دشمن را مغلوب کردن، که آن وقت در قرآن میفرماید: اِن یَکُن مِنکُم عِشرونَ صٰبِرونَ یَغلِبوا مِائَتَین؛(۱۹) ده نفرِ شما با صد نفر و بیست نفرِ شما با دویست نفر از آنها میتوانید روبهرو بشوید و غلبه کنید؛ این در یک شرایطی است؛ در یک شرایطی ده برابر، در یک شرایطی دو برابر، میتوانید شما با آنها مواجه بشوید.
من در صحبتهای اخیر چند بار تکرار کردهام که کشور بایستی قوی بشود؛(۲۰) قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است. این هم از خطوطِ اصلیِ نسخهی بعثت است؛ این هم از بعثت گرفته شده؛ این هم از قرآن گرفته شده. قرآن میفرماید که وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة»؛(۲۱) هر چه میتوانید قوّت را زیاد کنید. حالا این قوّت در وهلهی اوّل، در نگاه اوّل، ممکن است قوّت نظامی به نظر برسد، لکن ظاهراً خیلی وسیعتر از دامنهی قوّت نظامی است. ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوّت اقتصادی، قوّت علمی، قوّت فرهنگی، قوّت ی -که زمینهسازِ قوّت ی، استقلالِ ی است- و قوّت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصههای دیگری برای تقویت کشور و ملّت به وجود میآید. فرض کنید امروز حفظِ جمعیّتِ جوانِ کشور یکی از ابزارهای قوّت است؛ اینکه بنده زیاد روی موالید تکیه میکنم، به خاطر این است. کشور ما امروز کشور جوانی است؛ اگر چنانچه موالید در این کشور به قدر لازم و به قدر کافی تولید نشوند -که الان به قدر کافی نیست- چند صباح دیگر، چند سال دیگر نسل جوان در کشور کمیاب خواهد شد. آن وقت کشوری که در آن جوان کم است، پیشرفتش [هم] کم است. یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریّت جوان در جامعه است. یا امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همهی دنیا؛ و یک عدّهای همهی کارهایشان را از طریق فضای مجازی پیش میبرند؛ قوّت در این [زمینه] حیاتی است. یا مثلاً قوّت در زمینهی بهداشت و درمان حیاتی است؛ که بحمدالله در این زمینه محقّقینمان و پزشکانمان و کسانی که در این راه خبره هستند کار زیادی انجام دادهاند.
و جهش تولید» هم که بنده امسال مطرح کردم، در واقع از ابزارهای قدرت است. تولید [باید] جهش پیدا بکند؛ نه فقط رونق تولید که سال گذشته گفتیم. رونق تولید یعنی در تولید یک حرکتی به وجود بیاید که این انجام گرفته است امّا این کافی نیست. ما احتیاج به خیلی بیش از این داریم؛ جهش تولید. البتّه جهش تولید لوازمی دارد؛ فقط مسئله این نیست که صاحب سرمایه یا صاحب کارگاه همّت بکند برای تولید بیشتر؛ این احتیاج دارد به اینکه تمام دستگاههای ذیربط کار خودشان را انجام بدهند؛ جلوی قاچاق گرفته بشود، جلوی واردات بیرویه گرفته بشود، به تولیدکننده مشوّقهایی داده بشود، با کسانی که از کمکهای مالی دولتی سوء استفاده میکنند برخورد جدّیِ قضائی بشود. امثال اینها کارهای زیادی است که اگر این کارها انجام بگیرد -که انشاءالله امسال باید این کارها انجام بگیرد- جهش تولید تحقّق پیدا خواهد کرد.
البتّه ما این روزها مواجه هستیم با عارضهی یک بیماری وسیعِ همهگیرِ بینالمللی؛ این ویروس تقریباً در همهی کشورهای دنیا مشغول گرفتن تلفات و [در حال] پیشرفت است. حالا بعضیها میگویند که چه اتّفاقی در کشورشان میافتد، بعضیها هم پنهان میکنند؛ انسان از بعضی اظهارات میفهمد که این اظهاراتی که میکنند خیلی مطابق با واقع نیست؛ این ویروس دارد کار میکند. این [بیماری] مصداق این آیهی شریفه است: وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرٰت؛ هم با خودش خوف میآورد و یک عدّهای واقعاً میترسند، هم مسئلهی مشکل اقتصادی را به وجود میآورد، هم نقص اموال و انفس و ثمرات را همراه دارد؛ لکن بعدش خداوند میفرماید: وَ بَشِّرِ الصّٰبِرین؛(۲۲) اینجا هم صبر لازم است. صبر در اینجا یعنی کار درست انجام دادن، کار عاقلانه انجام دادن؛ که البتّه افراد مسئولین محترم ذیربط در این کار دستوراتی دادهاند، و انشاءالله این دستورات را بایستی عمل کرد؛ همه باید عمل کنند این دستورات را؛ این برای حفظ جان خودشان و حفظ جان [مردم] کشور و کنترل این بیماریِ خطرناک است؛ بنابراین همه باید عمل کنند.
از جملهی موضوعات مربوط به کرونا که بد نیست من این را اینجا بگویم، این است که سران آمریکا چند بار تا حالا گفتهاند که ما حاضریم از لحاظ درمان و دارو به شما کمک کنیم؛ چند بار تکرار کردهاند که فقط شما از ما بخواهید تا به شما از لحاظ دارو و درمان کمک کنیم. این جزو آن حرفهای بسیار عجیب است که به ما میگویند که از آنها درمان بخواهیم و دارو بخواهیم. اوّلاً خودتان دچار کمبودید؛ الان خبرهایی که از آمریکا میرسد، یعنی حرفهایی که خود آمریکاییها میزنند، شهردار فلان شهر، رئیس بهداری فلان نقطه، رئیس بیمارستان فلان ایالت، خودشان دارند صریحاً میگویند که دچار کمبودهای وحشتآوری هستند؛ هم از لحاظ وسایل پیشگیری در بُروز بیماری، از ابتلای به بیماری، هم در دارو و مانند اینها. اگر چیزی دارید و دستتان باز است صرف خودتان بکنید. ثانیاً شما آمریکاییها متّهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کردهاید؛ من نمیدانم چقدر این اتّهام حقیقی است، امّا وقتی این اتّهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد میکند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیلهای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. هیچ اعتباری ندارید؛ به شما اعتمادی نیست. ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید، یا وارد کشور بکنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود؛ یعنی اگر چنانچه این تهمت درست باشد و شما این ویروس را به وجود آورده باشید، این کارها از شماها بر میآید. یا اگر کسی را به عنوان درمانکننده و پزشک بخواهید بفرستید، ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمّی را که تولید کردهاند را از نزدیک ببیند؛ چون گفته میشود که با استفادهی از آشناییهای ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی به دست آوردهاند، یک بخشی را بالخصوص برای ایران درست کردهاند؛ خب این ممکن است بخواهد بیاید ببیند که اثرش چگونه شد؛ اطّلاعات خودشان را تکمیل کنند و دشمنی خودشان را بیشتر کنند؛ بنابراین این حرفی نیست که کسی از ملّت ایران این را قبول کند.
آخرین عرض من به ملّت عزیزمان این است: عزیزان من! تجربهی چهلساله به ما نشان میدهد که کشور ظرفیّت مقابلهی با مسائل و چالشها را در هر سطحی دارا است؛ یعنی کشور ظرفیّتهای فوقالعادهای دارد برای اینکه با همهی مسائل و مشکلات و چالشهایی که پیش آمده است، یا ممکن است پیش بیاید مواجه بشود و بر آنها غلبه بکند. ظرفیّت کشور خیلی زیاد است؛ مهم این است که این ظرفیّت به وسیلهی مسئولین شناسایی بشود و در همهی بخشها افراد مؤمن، جوانهای باانگیزه به کار گرفته بشوند؛ عناصر جوان و باانگیزه و مؤمن و متشرّع؛ چون کسی که متشرّع است، احتمال خیانت در او خیلی کمتر از کسی است که به دین باور ندارد. این آن چیزی است که ما را به هدفمان نزدیک میکند.
و من توصیه میکنم مجدّداً که این دستوراتی را که مسئولین ستاد ملّی مبارزهی با کرونا پخش کردهاند و گفتهاند و اعلام کردهاند، انشاءالله همه عمل بکنند. حتّی اجتماعات دینی را تعطیل کردهاند که خب این در طول تاریخ ما به این شکل بیسابقه است که همه جا حتّی مثلاً حرمهای مطهّر و نمازهای جمعه و جماعت تعطیل بشود؛ این بیسابقه است، ولی خب چارهای نبوده است؛ این جور مصلحت دانستهاند و این جوری عمل کردهاند؛ اینها را رعایت بکنند تا انشاءالله خدای متعال هر چه زودتر این بلا را از سر ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان و همهی بشریّت کم و کوتاه کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) حافظ. غزلیّات
۲) کاملاّیارات، ص ۳۰۹
۳) سورهی آل عمران، بخشی از آیهی ۸۱؛ و [یاد کن] هنگامی را که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که هر گاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس شما را فرستادهای آمد که آنچه را با شما است تصدیق کرد، البتّه به او ایمان بیاورید و حتماً یاریاش کنید. .»
۴) سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۵۷؛ . که [نام] او را نزد خود، در تورات و انجیل، نوشته مییابند. .»
۵) سورهی صف، بخشی از آیهی ۶؛ و هنگامی را که عیسیٰ پسر مریم گفت: ای فرزندان اسرائیل! من فرستادهی خدا به سوی شما هستم؛ تورات را که پیش از من بوده تصدیق میکنم و به فرستادهای که پس از من میآید و نام او "احمد" است بشارتگرم. .»
۶) نهجالبلاغه، خطبهی
آتش به اختيار، عبارتي است که رهبر معظم انقلاب نخستين بار چهارشنبه هفته پيش و تنها چند ساعت پس از حملات تروريستي تهران در ديدار دانشجويان از آن استفاده کردند؛ جملهاي که بار غافلگيرکنندگي نسبتاً زيادي داشت.
نویسنده: جواد محرمي
کليدواژه آتش به اختيار» در فضاي مجازي و رسانهاي با برداشتها، تعابير و تفسيرهاي متفاوت و حتي بعضي جاها مضحکانه و مغرضانه زيادي روبهرو شد. نمونه اين تفاسير يادداشت محسن کديور بود كه نوشته بود: آتش به اختيار تشويق به اعمال خودسرانه و تقابل منتقدان، با دولت و جمهوريت قلمداد شده است!» اين در حالي است که اين کليدواژه دقيقاً معنايي برعکس چنين تفاسيري دارد، يعني کار بر مدار آتش به اختيار» مکمل دولت است، يعني پيگيري آرمانها و مطالبات بهطور خودانگيخته و خارج از محدودهها و حصارهاي ارگانها و نهادهاي دولتي و رسمي و حکومتي. آتش به اختيار» يعني اعتلا و ارتقاي انقلابيگري از سطح حاکميتي به قله مردمي.
رهبر معظم انقلاب طي سالهاي اخير نسبت به نفوذ دشمن در دستگاههاي کشور هشدار دادند و برخي اين هشدارها را جدي نگرفتند، نفوذ بيش از همه در مباحث و مراکز فرهنگي خود را نشان داده بود تا جايي که ايشان در تحليل شرايط، عبارت ولنگاري فرهنگي را به کار بردند، حالا اما ايشان از اختلال در دستگاهها لب به گلايه گشودهاند: گاهي اوقات احساس ميشود دستگاههاي مرکزي فکري و فرهنگي و سياسي دچار اختلالند و تعطيلند.» اين اختلال سبب شده اينبار رهبر انقلاب صريحتر از قبل سخن بگويند: همه هستههاي فکري، فرهنگي، عملي و جهادي هر کدام کار کنند؛ مستقل، آتش به اختيار باشند. البته قرارگاه مرکزي دستور ميدهد اما چنانکه قرارگاه مرکزي اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختياريد.»
امام امت درباره تفاوت کار در فضاي مجازي و حقيقي هم سخن گفتهاند: فضاي مجازي چيز خوبي است، فرصتي است اما کافي نيست. بعضيها چسبيدهاند به فضاي مجازي - توئيتر و مانند اينها- براي اينکه پيامهايشان را برسانند، اين فايده ندارد؛ تخاطب واقعي لازم است، ميزگرد لازم است، سخنراني لازم است، نشريه لازم است، بحثهاي دو نفره و سه نفره لازم است، جلسات تحليل لازم است؛ اينجور با مخاطبانتان بنشينيد و مانند اين کارها.» اما اين جمله کوتاه آتش به اختياريد، فرمان يک فرمانده است که به نوعي نسبت به کنشگري برخي دستگاههاي مرکزي اميد زيادي ندارد.
رهبري معظم انقلاب هميشه بازترين سخنان خود را در ديدار دانشجويان بيان ميکنند و اينبار پس از نااميد شدن از خيل ژنرالهاي کت و شلواري، عبا و عمامهاي خطاب به آخرين اميدهايشان، عبارت آتش به اختياريد؛ اعلام ميکنند، يعني منتظر دستور نباشيد و حرکت کنيد. رهبري با اين فرمان جواز دادند بياذن و بيبهانه حرکت کنيد و اين حرکت مستم رشد و انديشهاي است که تنها در روح عدالتخواه و خارج از مصلحت دانشجويان موجود است.
مطالبه رهبر انقلاب، نظارت بر مسئولان است
مسعود دهنمکي، کارگردان فيلم اخراجيها» در اينباره به جوان» گفت: سخنان رهبري معظم انقلاب همان تفسير سخنان امام خميني(ره) در وصيتنامه ايشان است که جوانان حزباللهي و انقلابي را مخاطب قرار ميدهند و سفارش ميکنند که اگر کوتاهي از سوي نهادها، ارگانها و دستگاههاي مختلف دولتي و حکومتي مشاهده کردند، ساکت ننشينند و خود رأساً عهدهدار وظيفه نظارتي باشند. معناي اين حرف اين است که نسبت به انحراف، فساد، رخوت، بيعملي و بيعرضگي دستگاههايي که از بودجههاي عمومي استفاده ميکنند و عليالقاعده بايد در خدمت مردم و آرمانهاي اصيل انقلاب باشند، منفعل نباشند. حضرت امام ميدانستند که برخي مديران نهادها و مراکز مختلف دچار ضعف هستند و ضعف آنها همه دستگاه و سيستم را دچار اختلال ميکند و اگر قرار باشد دستگاهها مختل شوند آرمانهاي مردمي که هزينه دادهاند و شهيد دادهاند پاي بيعملي اين مديران ذبح ميشود.»
به عقيده کارگردان اخراجيها حضرت امام(ره) حساسيت جوانان انقلابي را ضامن زنده بودن و بقاي ارزشهاي انقلاب اسلامي در جامعه ميدانستند، از اين منظر سخنان اخير رهبر معظم انقلاب خيلي تازگي ندارد و ايشان فقط از عبارتي استفاده کردهاند که تا به حال بيسابقه بوده است، موضوع امر به معروف و نهي از منکر در جامعه يک واجب عمومي است و بيش از همه مخاطب امر و نهي در جامعه اسلامي مسئولان هستند، برخي در طول انقلاب فکر کردند مخاطب امر به معروف و نهي از منکر فقط مردم کوچه و بازار هستند و مسئولان بايد آن بالا بنشينند و فقط مردم هستند که نياز به ارشاد دارند در صورتي که مسئولان بيش از مردم نيازمند تذکر هستند و لازم است مردم در قبال خطا و انحراف آنها واکنش نشان دهند. دهنمکي سخنان اخير رهبر معظم انقلاب در به کار بردن عبارت آتش به اختيار براي دانشجويان را عيانترين فراخوان پيشوا و امام امت ميداند؛ فراخواني که به گفته کارگردان اخراجيها اگر پيش از اين قدري احتياطآميز بيان ميشد در بيانات اخير رهبري اين احتياط کنار گذاشته شده، چراکه ايشان اخلال در مراکز فرهنگي را در شرايط بدي تشخيص دادهاند. احساس رهبري اين است که دستگاههاي فرهنگي در انجام مسئوليتهاي خود به نوعي کوتاهي ميکنند. وي به بيانات بيش از 20 سال پيش رهبر معظم انقلاب که در سال 75 درباره خواص و عوام ايراد شد، اشاره کرد و توضيح داد: دانشجويان و طلاب جزو خواص جامعه محسوب ميشوند و طبيعي است که نسبت به عوام جامعه از درک، بصيرت و شناخت بهتري برخوردار هستند و ميتوانند به درک دقيق و صحيحي از عبارت آتش به اختيار در بيانات رهبر انقلاب نائل شوند.
امام امت حجت را بر جوانان تمام کردند
جمال شورجه، کارگردان سينما در اينباره به جوان» گفت: رهبر معظم انقلاب با عبارت آتش به اختيار» حجت را بر مؤمنان و انقلابيها تمام کردند، هر جا که جلوي حرکتهاي انقلابي سد ميشود نبايد ساکت بود و بايد آرمانهاي انقلاب را از مسئولان مطالبه کرد، چند سال است که رهبر معظم انقلاب درباره نفوذيها هشدار ميدهند. نفوذ به يکي از ارکان سياسي کشور نشان ميدهد که سخنان رهبر معظم انقلاب جدي گرفته نشد. روحيه غيرانقلابي برخي مسئولان ميتواند منجر به حوادث تلختري در جامعه شود. بايد جلوي اين نفوذ گرفته شود. اگر بنشينيم به هواي مذاکره هم سرمان کلاه ميرود و هم وقتمان را تلف ميکنيم و هم دودستگي در جامعه ايجاد ميشود. اگر قرار است مذاکره هم بکنيم بايد با دست پر و روحيه انقلابي به عرصه برويم نه با روحيه از پيشبازنده و نه با روحيه بزدلانه، برخي هنوز سرشان را زير برف برجام کردهاند و نميبينند که چه اتفاقي افتاده است.
اين سينماگر اضافه کرد: آتش به اختيار» يعني به پارهاي از مسئولان ديگر اميدي نيست، آتش به اختيار يعني داعش نبايد در منطقه امنيت داشته باشد، بايد از موشکهاي خاک خورده استفاده کرد و به گفته سردار مقتدر سپاه، سردار سلامي هزاران برابر بيشتر بر مزدوران و نفوذيها خسارت وارد کرد تا جرئت آتشافروزي همچون واقعه تلخ 12 رمضان را نداشته باشند، امام امت حجت را بر همهنيروهاي انقلابي در سراسر کشور تمام کرد.
شورجه در ادامه تأکيد کرد: آتش به اختيار» يعني شورجه اگر ميبيند مسئولان سيما در خصوص سريال موسي کليمالله مماشات ميکنند و کمکاري نشان ميدهند دست روي دست نگذارد، تمام ملت بايد به فرموده مولوي امام امت چشم و گوششان اطلاعاتي و عملياتي شود و همه مردم خود را سرباز هوشيار و بيدار نظام بدانند و هيچ نيروي نفوذي خود را از ديد عقابگونه ملت و جوانهاي انقلابي در امان نداند.
جواز آتش به اختیار در دست پیادهنظام و افراد عادی که از صلاحیت کمتری برخوردارند قرار نمیگیرد بلکه در اختیار افسرانی قرار میگیرد که از مجموعهای از صفات و صلاحیتهای هم چون متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پُرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار برخوردارند
نکاتی در باب فرمان آتش به اختیار جواز آتش به اختیار در دست پیادهنظام و افراد عادی که از صلاحیت کمتری برخوردارند قرار نمیگیرد بلکه در اختیار افسرانی قرار میگیرد که از مجموعهای از صفات و صلاحیتهای هم چون متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پُرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار برخوردارند پایگاه بصیرت / گروه ی/ محمدباقر عباسی نکاتی در باب فرمان آتش به اختیارآتش به اختیار عبارتی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام ای(مدظلهالعالی) برای اولین بار در دیدار با دانشجویان آن را اینگونه به کاربردند: "همۀ هستههای فرهنگی، علمی و جهادی هر کدام کار کنند، مستقل، آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور میدهد اما چنان که قرارگاه مرکزی اختلال دارد شما افسران جنگ نرم، آن جا آتش به اختیارید." بعد از بیان فرمایشات رهبر معظم انقلاب عدهای از دگراندیشان و غرضورزان ی استفاده از این اصطلاح نظامی را مجوزی برای هرجومرج و یا به تعبیر آنان بگیر و ببند از سوی جناح انقلابی قلمداد نمودند و در رسانهها شروع به جنجال افکنی پیرامون این عبارت نمودند. در این بازخوانی بر آنیم در جستجوی علت این کج فهمیها و همچنین چرایی و تحلیل استفادۀ معظم له از این استعاره و تعبیر اینکه اساساً به کار بردن لفظ آتش به اختیار مترتب بر چیست نکاتی را بیان نماییم. نکتۀ اوّل؛ وجود یک پیشفرض اصلی در رابطۀ با این موضوع است و آن این است که استفادۀ حضرت امام ای(مدظلهالعالی) از یک واژه و اصطلاح نظامی نشاندهندۀ تصور یک فضای جنگ تمامعیار در حوزۀ فرهنگ از سوی معظم له است. یک جنگ نرم؛ که هدف اصلی آن نابودی فرهنگ و هویت ملّی جوامع به ویژه مقابله با ایمان انسانهایی است که مصرند از هویت ملّی و دینی خود شرافتمندانه دفاع کنند. بر همین اساس ایشان با تأکید بر اینکه جنگ نرم به مراتب خطرناک تر از جنگ سخت است، تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله و با تعبیرات مختلف در قالب "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "ناتوی فرهنگی" و نیز پس از مذاکرات ایران و غرب و در رأس آن آمریکا، "نفوذ فرهنگی" بیان داشتهاند. خلأ احساس این پیش فرض در ذهن برخی از افراد باعث میشود که مابقی مفروضات و ادله قابلفهم نباشد. به زبان ساده از منظر برخی افراد در حوزۀ فرهنگ بین ما و جبهه استکبار نه تنها جنگی وجود ندارد بلکه گفتگوی تمدنها و تساهل و تسامح فرهنگی برقرار است بنابراین باوری برای استفاده از اصطلاح نظامی و تصور جنگ تمامعیار را در حوزۀ فرهنگ ندارند و همین عدم باور درک مطلب را برایشان دشوار ساخته است. نکتۀ دوم؛ فرض وجود و نیاز به افسران جنگ نرم است. از منظر حضرت امام ای(مدظلهالعالی) و با این پیشفرض که اکنون یک جنگ نرم زیرپوستی و فراگیر میان جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و آمریکا و صهیونیستها و دنبالهروهای آنها در طرف دیگر، در جریان است بنابراین جوانان دانشآموز و دانشجوی متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پُرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار افسران این جنگ هستند و باید مجاهدانه در این سنگر مقاومت و ایستادگی نمایند. اما همانگونه که پیش تر اشاره شد با توجه به اینکه برخی افراد قائل به فضای جنگی و منازعۀ جدی در حوزۀ فرهنگ نیستند لذا برای وجود افسر در این صحنه محلی از اِعراب نمیبینند و بیش تر ترجیح میدهند عناصر فرهنگی را با القابی هم چون سفیران صلح و دوستی و. بشناسند. نکتۀ سوم؛ صلاحیت استفاده از این مجوز است. یعنی مجوز آتش به اختیار از سوی حضرت امام ای(مدظلهالعالی) در اختیار افرادی قرارگرفته که در میدان جنگ فرهنگی از یک سطح بالایی از توانایی، مهارت و صلاحیت برخوردارند. بنابراین جواز آتش به اختیار در دست پیادهنظام و افراد عادی که از صلاحیت کمتری برخوردارند قرار نمیگیرد بلکه در اختیار افسرانی قرار میگیرد که از مجموعهای از صفات و صلاحیتهای هم چون متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پُرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار برخوردارند و لذا شایستگی و صلاحیت دریافت این اختیار را دارا هستند و در طول عمر انقلاب همواره در آزمونهای سخت پیروز بیرون آمدهاند پس جای هیچ نگرانی وجود ندارد. منبع: سایت بصیرت
ایشان تصریح کردند: دولت تصمیم بگیرد در هیچ یک از چیزهایی که مصرف میکند، از قلم و کاغذ روی میز گرفته تا ساختمان سازی تا بقیّه ی چیزها، هرآنچه در داخل قابل تولید است، خودش را از خارج ممنوع کند، بر خودش حرام کند. آسان گرایی و سهل گرایی - سهل گرایی آن روی خوبِ قضیّه است - و خدای نکرده سوءاستفاده؛ جلوی اینها را بایستی مسئولین دولتی بگیرند. و ما این را هم تجربه کردیم، امتحان کردیم و یک جاهایی دیدیم. یک وقتی یک کاری انجام میگرفت - مال سالها پیش است - یک چیزی داشتند میساختند، بنده مسئولین آنجا را خواستم و به آنها گفتم که در این کاری که دارید میکنید، سعی کنید هیچ قلم خارجی به کار نبرید؛ آنها هم قول دادند، مردانه هم عمل کردند. در آخر که ما گزارش گرفتیم و تحقیق کردیم، معلوم شد حدود 98 درصد از مصالح اینجا را توانسته اند از داخل تهیّه کنند؛ یکی دو درصد چیزهایی بوده که در داخل وجود نداشته است و از خارج آورده اند. خب، میشود این کارها را کرد. پس مصرف کننده هم یکی از ارکان تقویت و ترویج تولید داخلی است.»
رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: کسانی که مصرف کننده هستند - که همه ی ملّت ما در واقع مصرف کننده اند - محصولات داخلی را مصرف کنند که من روی این بارها و بارها تکیه کردم و امروز هم عرض میکنم و تکیه میکنم. همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند.»
این نگاه ارشدترین مسئول جمهوری اسلامی ایران است که ت های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را در 23 بند برای اجرا ابلاغ کردند.
زمانی که از مردم دلایل نخریدن کالای ایرانی را می پرسی از کیفیت پایین، عدم خلاقیت در طراحی و مقرون به صرفه نبودن کالاهای ایرانی با کیفیت سخن می گویند، علاوه بر آن پیشرو نبودن مسئولان در خرید و استفاده کالای ایرانی و تبلیغات رسانه ها مزید بر علت است.
زمانی که از مردم دلایل نخریدن کالای ایرانی را می پرسی از کیفیت پایین، عدم خلاقیت در طراحی و مقرون به صرفه نبودن کالاهای ایرانی با کیفیت سخن می گویند، علاوه بر آن پیشرو نبودن مسئولان در خرید و استفاده کالای ایرانی و تبلیغات رسانه ها مزید بر علت است
درخواست مشتری از فروشنده لوازم التحریر برای آوردن مداد رنگی خارجی ناخودآگاه مرا به خاطرات بچگی هایم برد زمانی که همکلاسی دوم دبستان با ذوق و اشتیاق کودکانه مداد رنگی، مداد و ماژیک سوغات خارج از کشورش را به ما نشان می داد در دنیای کودکیمان نمی دانستیم روزی فرا می رسد که جمله کالای خارجی بهتر از کالای ایرانی است» ملکه ذهنمان شود و در باور همه ما ایرانی ها به این شکل نفوذ کند.
افزایش روزافزون نرخ بیکاری و تعطیلی کارخانه ها یکی پس از دیگری سبب شده که بسیاری از مسئولان و کارشناسان بر مصرف کالای داخلی تاکید کنند که این امر علاوه بر اینکه سبب حمایت از تولیدکنندگان و چرخیدن چرخ صنعت و تولید کشور می شود، چاره ای برای حل معضل بیکاری نیز به حساب می آید.
توصیه ها برای مصرف کالای ایرانی در شرایطی است که همه می دانیم کالای داخلی مشکلاتی دارد که مردم را برای خرید آنها دچار شک و تردید می کند. پای حرف مردم نشستیم تا نظرشان را درباره این سوال خرید کالای ایرانی آری یا خیر؟» بپرسیم.
با خرید کالای ایرانی موافقم اما متاسفانه بیشتر تولیدات داخلی بی کیفیت هستند.» این جمله را از زبان مشتری 31 ساله که به گفته خود استاد دانشگاه است می شنوم و با خود می گویم بی شک نداشتن کیفیت» یکی از دلایل عمده مردم برای ترجیح جنس خارجی به جنس ایرانی است.
زهره محمدی 30 ساله در پاسخ به اینکه بین کالای ایرانی و خارجی کدام را ترجیح می دهد می گوید: جنس خارجی را ترجیح می دهم چون از کیفیت آن اطمینان دارم اما در صورتی که کالای ایرانی با کیفیت باشد حتما کالای ایرانی می خرم. همین الان هم از برخی کالای باکیفیت ایرانی در خانه استفاده می کنم.»
آقای مرادی معتقد است مصرف کننده ایرانی در برخی موارد مجبور است کالای بی کیفیت ایرانی را بخرد چون بنیه مالی اش اجازه نمی دهد نمونه خارجی و باکیفیت آن کالا را خریداری کند و می گوید: به طور مثال بیشتر خانواده های ایرانی به دلیل نداشتن بنیه مالی کافی مجبورند از خودروهای بی کیفیت داخلی استفاده کنند.
وی که دلیل ترغیبش برای خرید کالای خارجی را کیفیت بهتر» می داند می گوید: مطمئنا اگر کالای ایرانی همین کیفیت را داشته باشد کالای ایرانی می خرم و در تکمیل صحبت هایش می افزاید: البته منظورم از کالای خارجی جنس های بی کیفیت چینی نیست.»
خانم طبخی نیز درباره خرید کالای خارجی می گوید: اگر قیمت کالای کره ای و ژاپنی خوب باشد می خرم ولی اگر کیفیت کالای ایرانی در حد کالای خارجی باشد و حتی بهتر از آن باشد به طور قطع کالای ایرانی را ترجیح می دهم.
وی می گوید: خیلی از عروسک ها، اسباب بازی ها و لوازم تزیینی خانه که می خریم خارجی است و علاوه بر اینکه زیبا است قیمت پایینی دارد در صورتی که عروسک های ساخت ایران قیمت بالایی دارند و به زیبایی عروسک های خارجی نیست.
آقای پارسایی با تاکید بر این کلمه که جنس خارجی، نه چینی» می گوید: اگر کالای ایرانی به کیفیت نمونه خارجی آن باشد صد البته که ایرانی می خرم ولی اگر بخواهم بین جنس ایرانی و چینی یکی را بخرم ترجیحم جنس ایرانی است.»
وی با تاکید بر اینکه اگر موبایل های داخل بازار ایرانی بود مطمئنا من و همسرم موبایل ایرانی می خریدیم و از جنس چینی که کل بازار جهان را گرفته استفاده نمی کردیم با خنده می گوید: یادم می آید که چند وقت پیش از اسپانیا سوغاتی برایمان آوردند که روی آن نوشته بود ساخت چین.
خانم کاظمی که به گفته خودش شدیدا طرفدار حمایت از تولید ملی است می گوید: سعی می کنم برای خرید کالا خارجی سریع تصمیم نگیرم و قبل از آن پرس و جو می کنم ببینم آیا کالای مشابه ایرانی دارد یا نه؟ اگر مشابه آن جنس در کشور خودمان تولید شود و کیفیت آن هم خوب باشد جنس ایرانی را می خرم.
وی می گوید: با وجود اینکه طرفدار حمایت از تولید ملی هستم ولی باید اعتراف کنم که همه وسایل برقی منزلم خارجی است چون نمونه های ایرانی آنها کاملا بی کیفیت هستند.
مردم ما نباید این مسئله را فراموش کنند که تولید ملی، اساس و حلقه اساسی پیشرفت اقتصادی هر کشوری است زیرا به دنبال خود اشتغال زایی، جذب سرمایه، امنیت اقتصادی، مقاوم شدن در برابر تهدیدهای خارجی و غیره را به دنبال دارد
خانم محبی نیز از نبود کیفیت و خلاقیت در کالای ایرانی می گوید و می افزاید: من کالای خارجی را ترجیح می دهم چون از نظر قیمت، کیفیت، بسته بندی و شکل ظاهر بهتر از جنس ایرانی است به طور نمونه پوشاک خارجی که از نظر زیبایی و قیمت عالی هستند ولی لباس ایرانی اگه ارزان باشد کیفیت ندارد اگر کیفیت داشته باشد خیلی گران است ولی اگر لباس ایرانی با کیفیت خوب و قیمت مناسب در بازار باشد حتما ایرانی می خرم.»
کالای داخلی در حال حاضر مسیر پیشرفت را می پیماید و هنوز تا رسیدن به ایده آل مصرف کننده فاصله زیادی دارد چیزی که این روزها فراموش شده این نکته است که کالای ایرانی برای رسیدن به بالاترین حد کیفیت نیاز به پشتیبانی از سوی مصرف کننده داخلی دارد زیرا اگر کارخانجات تولیدی کشور بازار نداشته باشند چرخ شان نمی چرخد و ما به جای اینکه یک کشور تولید کننده، مستقل و پویا باشیم روز به روز از نظر کالای مصرفی وابسته تر می شویم.
مردم ما نباید این مسئله را فراموش کنند که تولید ملی، اساس و حلقه اساسی پیشرفت اقتصادی هر کشوری است زیرا به دنبال خود اشتغال زایی، جذب سرمایه، امنیت اقتصادی، مقاوم شدن در برابر تهدیدهای خارجی و غیره را به دنبال دارد. اما در همه بنگاه های اقتصادی تولید در یک کفه ترازو قرار دارد و کفه دیگر آن مصرف کننده است. مشتری و مصرف کننده ای که در واقع سرمایه اصلی تولید کننده محسوب می شوند.
نکته ای که نباید نادیده گرفت مسئله تبلیغ رسانه هاست. برخی از مردم معتقدند که وقتی تلویزیون در فیلم ها و سریال های خود کالای خارجی را تبلیغ می کند یا زمانی که در ادارات دولتی مسئولان از وسایل خارجی استفاده می کنند نمی توان از مردم توقع داشت که کالای ساخت داخل مصرف کنند.
با این اوصاف بخش عمده حمایت از تولید داخلی به دوش مردم است. محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه ها. حالا مُد شده است بگویند بِرَند» 146820 است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند.
اقتصاد مقاومتی را میتوان اقتصادی تعریف نمود که در آن به تقویت زیرساختهای اقتصادی، توسعه متوازن در همه بخشها، شناخت ظرفیتهای جدید اقتصادی در داخل و خارج کشور با هدف تأمین درآمد و تولید ثروت برای جامعه، توجهی ویژه میشود.
زمان تقریبی مطالعه : 5 دقیقه
کشور ما اگر چه از تحریمهای 33 ساله رنج میبرد، اما طی سالهای اخیر با فشارهای اقتصادی مضاعفی از سوی دشمنان مواجه شده است و طی دو سه سال گذشته شدت تحریمها به دارو و تجهیزات دارویی و حتی تحریمهای بانکی و افراد حقیقی و حقوقی کشیده شده است که میتوان این تحریمها را تحریمهای هوشمند و هدفمند برای به زانو درآوردن ملت ایران دانست.
اما در این بین تدبیر مقام معظم رهبری در نامگذاری سالها، طی سالیان گذشته که بر روی اقتصاد متمرکز شده است، بسیاری از این فشارها را تا حدود زیادی خنثی نموده است؛ اما برای تحقق اوامر رهبری در حوزه اقتصاد میبایست به بنیادیترین مسئلهای که ایشان درباره اقتصاد مطرح نمودهاند نگاه ویژه داشت.
اقتصاد مقاومتی مفهومی است که میبایست آن را نوعی نظریهپردازی مقام معظم رهبری برای مقابله با فشارها و تحریمهای روزافزون دشمنان نظام دانست. بسیاری از کارشناسان معتقدند اقتصاد مقاومتی نه تنها جنبه سلبی و مقاومتی در برابر فشارها دارد، بلکه یک نوع اقتصاد ایجابی است که بر پایه عناصر داخلی قدرت اقتصادی مانند خودکفایی و تولید ملی بنا نهاده شده است و میتوان از همین طریق به یک قدرت منطقهای و فرامنطقهای برسیم.
در صورتی که اقتصاد مقاومتی در کشور شکل بگیرد و مدیران و دولتمردان به معنای اعم کلمه (قوای سهگانه) دست به دست هم دهند تا آن را اجرایی کنند در آینده بسیار نزدیک شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد کشورمان خواهیم بود.
اما در این بین هر موضوعی دارای ااماتی است که میبایست به آن توجه ویژه و جدی شود. اقتصاد مقاومتی هم از این قاعده مستثنی نبوده و دارای موماتی است که در صورتی که به درستی شناخته و اجرایی شود، امید آن خواهد بود که اقتصاد مقاومتی به بهترین شکل اجرایی شود. این اامات عبارتاند از:
توجه جدی و حمایت دائمی از بخش کشاورزی
وجود شرایط آب و هوایی چهار فصل و موقعیت جغرافیایی کشورمان بستر مناسبی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی برای تأمین نیازهای داخلی و صادرات را فراهم ساخته است. از نگاه رشد و پیشرفت اقتصادی، بخش کشاورزی در فرآیند رشد و توسعه کشور وظایف مهم و اساسی را بر عهده دارد. اگرچه طی این سالها ت خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات راهبردی، در دستور کار قرار داشته است و در تولید برخی محصولات از جمله گندم محقق گردید اما به نظر میرسد هنوز بخش کشاورزی توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته و واردات بیرویهی تولیدات کشاورزی به این بخش، ضربات سهمگینی وارد نموده است.
مدیریت بر واردات
کنترل واردات محصولات مصرفی از طریق تشدید ضوابط و استانداردهای لازم یکی از کارهایی است که تا حدی شروع شده و دستاوردهای مؤثری هم به دنبال داشته است؛ اما این روند باید دقیقتر دنبال شود. افزایش تعرفه و ایجاد اام برای دریافت مجوز از وزارتخانههای متبوع میتواند یکی از راههای کاهش واردات باشد. واردات در کشور ما تا حدود زیادی به دلیل فرهنگ غلطی که در حوزه مصرف در کشور وجود دارد، واردات کالاهای لوکس را افزایش داده است.
جلوگیری از خام فروشی نفت
تحریم نفت، فرصت مناسبی است تا به جای خام فروشی نفت، با تبدیل نفت به محصولات متنوع پتروشیمی، بنزین و انرژیهای دیگر، ضمن ایجاد ارزش افزوده و تأمین نیازهای داخلی در این عرصه، به راحتی محصول نهایی را در بازار جهانی صادر کنیم. جلوگیری از خام فروشی نفت یکی از خواستههای مقام معظم رهبری از مسئولان اقتصادی کشور بوده است. حضرت آیتالله ای تولید ثروت از طریق منابع تمامشدنی همچون نفت را خودفریبی میدانند. از این رو رفتن به سمت جلوگیری از خام فروشی نفت میتواند تا حدود زیادی مشکلات موجود را حل کند. با توجه به فناوریهای پیچیده و روز دنیا، کشورهای صنعتی از هر بشکه نفت خام حداقل 220 دلار و حداکثر 1370 دلار بهرهبرداری میکنند؛ ما هم اگر با نگاه اقتصاد مقاومتی خام فروشی نفت را کم یا قطع کنیم ارزش افزوده بیشتری به دست خواهیم آورد.
اصلاح ساختار مالیاتی
یکی از روشهای معقول اقتصادی فراهمسازی بسترها برای تحقق نظام مالیاتی در کشور است که دولت با طیب خاطر میتواند روی درآمدهای آن حساب باز کند. اگرچه در طرح تحول اقتصادی، یکی از هفت نظام، اصلاح مالیات بود و قدمهای خوبی هم برداشته شد؛ اما هنوز فاصله درآمد مالیاتی ما با میانگین جهانی و میانگین درآمد مالیاتی بسیاری از کشورها فاصله زیادی دارد؛ اما در این بین موضوع فرار مالیاتی اهمیت خاصی دارد که باید برای آن تدابیر ویژهای صورت بگیرد؛ زیرا برخی برآوردها نشان میدهد میزان فرار مالیاتی حداقل دو برابر درآمد مالیاتی بالقوهی فعلی است. در صورت اصلاح این سیستم مالیاتی میتوان امیدوار بود که خام فروشی نفت کاهش یافته و به سمت اقتصاد خودکفا که نتیجه اقتصاد مقاومتی است حرکت کنیم.
تولید محور بودن تگذاریها
تولیدمحوری باید سنجهی تگذاریهای اقتصادی کشور باشد؛ یعنی باید در تهای ارزی، در تهای پولی و مالی، در تهای تجاری و در تهای بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم. تجلی ملموس این مطلب اینگونه خواهد بود که اگر جایی ناچار بودیم بین تولیدگرایی و مصرفگرایی انتخاب کنیم، باید تولید را مقدم بداریم. این مطلب مثلاً در اجرای ت هدفمندی یارانهها میتواند تجلی بسیار ملموسی داشته باشد. در مجموع تگذاریها باید به سمتی برویم که توان برنامهریزی مدیران ما افزایش یابد. به این معنی که از تغییرات ناگهانی در تها اجتناب کنیم تا مدیران ما بتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
بخش ت تبیان
حضرت آیت الله ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (چهارشنبه) در دیدار عیدانه ی جمعی از اعضای هیأت دولت، هیأت رئیسه ی مجلس شورای اسلامی، مسئولان عالی دستگاه قضایی و مسئولان برخی نهادها ضمن تشکر از مسئولان به ویژه تلاش ها و زحمات دولت محترم در جهت پیگیری اجرای ت های اقتصاد مقاومتی، همدلی و هم زبانی» و اتحاد مسئولان کشور» را برای اجرای این ت ها بسیار مهم ارزیابی و تأکید کردند: قرارگاه مرکزی اقتصاد مقاومتی باید با فرماندهی دولت و شخص معاون اول رئیس جمهور، ضمن جلب همکاری و کمک همه ی دستگاه ها و رصد دقیق عملکرد و حرکت بخش های مختلف، و حمایت جدی از تولید داخلی، زمینه ساز اقدام همه جانبه و فراگیر به منظور تحقق اقدام و عمل» در اقتصاد مقاومتی شود.
با توجه به اشتغالات فراوان و گسترده ی رئیس جمهور محترم، معاون اول رئیس جمهور که دارای جایگاه ممتازی است می تواند نقش ویژه ای برای فرماندهی قرارگاه اقتصاد مقاومتی ایفا کند.
ایشان نقش فرماندهی قرارگاه اقتصاد مقاومتی را در رصد دقیق فعالیت های دستگاه ها، بسیار با اهمیت خواندند و گفتند: در این رصد، باید دستگاه هایی که در چارچوب این ت ها حرکت می کنند تقویت، و دستگاه هایی که بی تفاوت هستند، به مسیر اصلی کشانده شوند و از اقدامات دستگاه هایی که برخلاف اقتصاد مقاومتی حرکت می کنند، جلوگیری شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اقدام و عمل» در اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای باشد که در پایان سال، امکان ارائه ی گزارش دقیق و ملموس از عملکردها در حوزه های مختلف وجود داشته باشد، افزودند: مجموعه ی دستگاه های اجرایی، توانایی تحقق ت های اقتصاد مقاومتی را دارند و باید مجلس شورای اسلامی نیز در این مسیر به دولت کمک کند.
حضرت آیت الله ای خاطرنشان کردند: ما به دنبال بالا بردن انتظارات و توقعات از دولت نیستیم و در جریان مشکلات و کمبود اعتبارات و منابع نیز هستیم اما باید با صرفه جویی در برخی بخش ها، خلأها و کمبودها در بخش های دیگر جبران شود.
ایشان مجموعه ی مدیریتی کشور را مجموعه ای زبده، با تجربه و دارای انگیزه و فکر و عمل دانستند و افزودند: قرارگاه فرماندهی که هم مرکز فکر و هم مرکز عمل است، باید با استفاده از توان خوب مدیریتی کشور و همچنین با بهره گیری از ظرفیت ها و توانایی های دستگاه های مختلف در جهت تصمیم گیری و پیگیری مراحل اجرا حرکت کند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اداره ی کشور که مسئولیت آن برعهده ی دولت و شخص رئیس جمهور محترم است بسیار سخت است، گفتند: با توجه به اشتغالات فراوان و گسترده ی رئیس جمهور محترم، معاون اول رئیس جمهور که دارای جایگاه ممتازی است می تواند نقش ویژه ای برای فرماندهی قرارگاه اقتصاد مقاومتی ایفا کند.
حضرت آیت الله ای تأکید کردند: من از هر اقدامی که در دولت، مجلس و قوه ی قضائیه، در جهت منافع مردم و گشایش امور و حل مشکلات مردم باشد، جداً حمایت خواهم کرد، اما مهم این است که احساس شود کاری که انجام می گیرد، برای منافع ملی مفید و لازم است.
ایشان تأکید کردند: باید در اجرای ت های اقتصاد مقاومتی به توانایی ها و ظرفیت های فراوان داخلی اتکا کرد.
رهبر انقلاب اسلامی، آمریکا را نماد بد اخلاقی و بد ادایی دانستند و خاطرنشان کردند: به آمریکایی ها نمی توان اعتماد کرد و به غیر از آمریکایی ها، برخی کشورهای دیگر غربی نیز همین گونه هستند؛ بنابراین باید به توانایی های خودمان اعتماد کنیم و مواضع و عملکرد مقامات آمریکا نیز تأییدکننده ی همین اعتقاد است.
حضرت آیت الله ای با تأکید بر اینکه اگر صادقانه وارد میدان شویم، قطعاً خداوند متعال کمک و یاری خواهد کرد، گفتند: در مسیر زندگی فردی و اجتماعی، همواره فراز و نشیب و سختی و گشایش وجود دارد اما مهم آن است که در همه ی این شرایط، مسیر و جهت گیری اصلی فراموش نشود.
ایشان وم جدی گرفته شدن مسئله ی حمایت از تولید را بسیار مهم خواندند و افزودند: باید تولید، در هر دو بخش صنعت و کشاورزی، مورد توجه ویژه قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی همدلی و هم زبانی و اتحاد مسئولان» را زمینه ساز تحقق اقتصاد مقاومتی خواندند و تأکید کردند: بدون همکاری مسئولان، کارها پیش نخواهد رفت.
حضرت آیت الله ای افزودند: جمهوری اسلامی ایران همواره از امتیاز وحدت ملی برخوردار بوده است اما در کنار وحدت ملی، باید اتحاد و همدلی مسئولان نیز وجود داشته باشد و این اتحاد، منافاتی با اختلاف سلیقه ها و دیدگاه ها ندارد.
من اطمینان می دهم که دولت هر آنچه که از لحاظ دانش، تجربه، مدیریت و توان در اختیار دارد، در جهت اجرای ت های اقتصاد مقاومتی دریغ نخواهد کرد.
ایشان دیدار امروز را مظهر همدلی و هم زبانی و انس و الفت مسئولان با یکدیگر دانستند و خاطرنشان کردند: باید مسئولان کشور با هر سلیقه و دیدگاهی، در جهت اهداف اساسی و انقلابی حرکت کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: امروز این احساس در کشور وجود دارد که مسئولان قوا و مسئولان اصلی نظام، به رغم برخی اختلاف سلیقه ها در شیوه ها و راه ها، دارای هم فکری و هم نظری در جهت اهداف اصلی انقلاب هستند.
حضرت آیت الله ای در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تشکر فراوان از صبر و بردباری خانواده های مسئولان، به ویژه همسران آنان، گفتند: بسیاری از تلاش ها و زحمات مسئولانی که مورد توجه قرار می گیرند، مدیون همسران آن ها است که معمولاً دیده نمی شوند.
در این دیدار، آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ضمن تشکر از رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی و حمایت های ایشان از دولت، گفت: دولت برنامه ی جامعی برای عملیاتی کردن ت های اقتصاد مقاومتی تدوین کرده است و این ت ها را نسخه ی شفابخش مشکلات اقتصادی کشور می داند.
معاون اول رئیس جمهور افزود: دولت به ت های اقتصاد مقاومتی اعتقاد کامل دارد و این ت ها از لحاظ شرعی، قانونی و کارشناسی، مورد قبول دولت است.
آقای جهانگیری با اشاره به تعیین اولویت های اقتصادی سال ۹۵، در دو جلسه ی اخیر قرارگاه اقتصاد مقاومتی، خاطرنشان کرد: شب گذشته، جلسه ی طولانی با بنگاه های بزرگ اقتصادی برگزار شد و دولت مصمم به راه اندازیِ تولید، توسعه ی صادرات، تسهیل کسب و کار و وارد کردن جدی بخش خصوصی است.
وی لازمه ی موفقیت دولت در اجرای ت های اقتصاد مقاومتی را همکاری و کمک سایر قوا و نهادهای مختلف و به ویژه صداوسیما دانست و گفت: من اطمینان می دهم که دولت هر آنچه که از لحاظ دانش، تجربه، مدیریت و توان در اختیار دارد، در جهت اجرای ت های اقتصاد مقاومتی دریغ نخواهد کرد.
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله ای (مد ظله العالی)
در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریم های یک جانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران، واژه ی جدید اقتصاد مقاومتی » به ادبیات اقتصادی کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی » را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل فشار اقتصادی دشمنان » و آمادگی کشور برای جهش » را معرفی نمودند.
برای مفهوم اقتصاد مقاومتی در همین مدت زمان کم، تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر کدام از جنبه ای به این موضوع نگاه کرده اند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودند:
اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده ی رشد و شکوفایی کشور باشد. »
اقتصاد مقاومتی چیست؟»
امروزه جمهوری اسلامی در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصهی نظر و در کتابهای درسی و چه در عرصهی عمل و تجارب بشری مشابه و مابهازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، اقتصاد مقاومتی» است.
مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهم داشت، مسألهی اقتصاد مقاومتی است. ابتدا لازم است که یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم. اقتصاد مقاومتی را میتوان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همهی آنها را در کشور به عنوان پروژههایی ملی پیگیری کرد.
اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابهی اقتصاد موازی» است؛ یعنی همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیتهی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهدهی نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به اقتصاد پریم» نیاز داریم.
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی مقاومسازی»، آسیبزدایی»، خللگیری» و ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف تهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این کشورها از نظامهای چندلایهی تگزاری و ادارهی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه و بنگاههای خصوصی در عرصهی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصهی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعهیافتهی غربی نام ببریم. البته مهمترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصهی اجرا با سوالات نوینی روبهرو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامانبخشی به عرصهی پولی- مالی کشور در دو لایهی دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمرهی مدلهای ادارهنشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی مقاومسازی»، آسیبزدایی»، خللگیری» و ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف تهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان گفت این کار شبیه همان کاری است که پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیوارهی سد انجام داد؛ یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعهیافته نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی 1979 و 1983 میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ بهطوری که امروزه با قیمتهای بالای یکصد دلار نیز دچار شوک نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژهی ملی و ارزشی هستیم.
اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه هجمهشناسی»، آفندشناسی» و پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمهی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی اقتصاد ایدهآلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد بوده و زمینهساز تشکیل تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مولفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود.
البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی عموم و خصوص مِنوجه» دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند
فرآوری:هانیه اخباریه
بخش اقتصاد تبیان
منابع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور، 1389/6/16
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16
وبلاگ عطش نوشته حسین تاج آبادی
مختصات اقتصاد مقاومتی
گفتگو با دکتر مهدی زریباف
آیا تاکنون دربارهی مختصات یک اقتصاد مقاومتی»، بررسی کارشناسی صورت گرفته است؟ واقعیت این است، اگر چه این روزها اغلب مسئولان در رسانهی ما از واژه و ادبیات اقتصاد مقاومتی بهعنوان تنها راهکار خروجِ اقتصاد ایران از چالشهای اخیر، نام میبرند اما متأسفانه هیچ دستورالعمل واقعی از اقتصاد مقاومتی توسط مراکز مطالعاتیـپژوهشی و حتی دستگاههای دولتی و غیردولتی ارائه نشده است! حال سؤال این است که مختصات اقتصاد مقاومتی چیست؟ چه دستگاههایی وظیفهی طراحی، تدوین و اجرای آن را دارند؟ و .
آقای دکتر مهدی زریباف، رئیس مرکز مطالعات و مبانی مدلهای اقتصادی در این گفتگو به بررسی این موضوعات میپردازد.
به نظر شما منظور از اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری فرمودهاند چیست؟ به عبارت دیگر ماهیت اقتصاد مقاومتی چیست و چه سؤالهایی در این رابطه مطرح است؟
برای پاسخگویی به این سؤال ابتدا باید تصوری از اقتصاد داشته باشیم که منظور ما از اقتصاد چیست و دوم تصوری از مفهوم مقاومت؛ در نهایت از ترکیب این 2 میتوانیم تصویر سومی ارائه کرده و راجع به آن بحث کنیم.
موضوع بعدی این است که چرا این مسئله هماکنون در جامعهی ما مطرح شده است و نسبت این مفهوم و عبارت با اقتصاد اسلامی یا با عبارتهای نظیر اقتصاد عدالتی و اقتصاد جهادی و عبارتهای مختلف دیگر چیست؟ آیا اینها مغایر یکدیگرند یا متابع و مکمل یکدیگر میباشند؟
بحث بعدی اینکه اقتصاد مقاومتی شامل چه قلمروهایی میشود و در روابط اجتماعی و انسانی چه تأثیراتی میگذارد؟ آیا نگاه ما به اقتصاد مقاومتی باید اقتضایی باشد؛ که دورهی خاص خودش را دارد یا دائمی؟ و مناسب با ساختارهای چه کشورهایی است؟ آیا برای کشور ما که نفت بر اقتصادش سیطره دارد، کارایی دارد؟
وقتی بحث از اقتصاد مقاومتی میکنیم، تصور ما از اقتصاد، نوعی از اقتصاد اسلامی است؛ یعنی اقتصادی که ریشه در جهانبینی توحیدی دارد و مقولههای مادی، معیشت و معنویت را در یک تفسیر و یک الگوی خاص دنبال میکند. به طور حتم این الگو نه الگوی سوسیالیستی و نه الگوی سرمایهداری است.
آنچه که از روایات و آیات ما استنتاج میشود، این است که اقتصاد در مفهوم اندیشهی اسلامی یک مفهوم و یک مقولهی توازنی هم در مقولهی مادی و هم در مقولهی معیشت است. در تفکر اسلامی هر تلاشی برای ایجاد توازن در معیشت، امری اقتصادی محسوب میشود. این توازن، قلمروهای مختلفی دارد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که مبادله در آن وجود دارد و در این مبادله، هزینه، منافع و درآمد وجود دارد.
از این رو در تفکر اسلامی اقتصاد برابر است با: توازن در زندگی و معیشت. اقتصاد از این حیث، نوعی بینیازی است؛ یعنی بایستی به کمک توازنها نیازها را رفع کنیم.
این تصوری است که بنده از اقتصاد در مفهوم اسلامی آن میشناسم که ریشههایش در جهانبینی الهی، فطری و توحیدی است و اما در مورد مقاومت اولین مفهومی که قابل برداشت است این است که ما در جهانی زندگی میکنیم که در عرصههای مختلف دشمن وجود دارد که یکی از آن عرصهها، فعالیت اقتصادی است. به عبارت دیگر در یک میدان رقابتی، تعاملی و تخاصمی قرار داریم که باید جهت نیل به اهداف این فضا را مدیریت کنیم؛ از این رو وقتی میگوییم اقتصاد مقاومتی» یعنی اینکه ما میخواهیم از حیثیت و هویت خودمان در مقابل دشمن یا رقیب دفاع کنیم و هر اامی را که این مقاومت و دفاع نیاز دارد، بایستی وارد برنامهریزی و استراتژیهای اقتصادی خود کنیم؛ این معنای اقتصاد مقاومتی است.
در چنین فضایی قاعدتاً هم دشمن بیرونی وجود دارد و هم دشمن داخلی و از طرف دیگر امکانات بیرونی و داخلی نیز فراهم است. سؤال اینجاست که چگونه باید این دو را در کنار هم قرار داد تا حیثیت، هویت، معیشیت و زندگی اقتصادی را تأمین کرد؟ این را اقتصاد مقاومتی نام مینهیم؛ یعنی اقتصادی که این نوع مؤلفهها را به خوبی میفهمد و جامعه را بر اساس آن مدیریت میکند. اقتصاد مقاومتی بیگانه با اقتصاد اسلامی نیست؛ بلکه میتوان گفت که یک نوع مکمل اقتضایی آن است که به ضرورت زمان فعلی ما باز میگردد که در شرایط فعلی تحریم، ضرورت آن دو چندان است.
با توجه به اینکه اوج تخاصم اقتصادی غرب ضد ایران در تحریمها تبلور یافته است، به نظر شما آیا با لغو تحریمها، وم اتخاذ راهبرد اقتصاد مقاومتی از بین میرود؟
قاعدتاً تا زمانیکه دشمن داریم، اقتصاد مقاومتی هم لازم داریم؛ به این معنا، این راهبرد همیشگی است. اگر دشمن هم نداشته باشیم، رقیب در منافع داریم که در این صورت شکل آن تغییر میکند. ترک اقتصاد مقاومتی مانند این است که انسان تمامی دستگاههای ایمنی و امنیتی خود را به کنار بگذارد و از آن استفاده نکند.
از این رو، همیشه نیازمندیم که نوعی واکسیناسیون را نسبت به توانمندیهای آینده به جامعه تزریق کنیم تا در مقابل حوادث خود را مصون نماییم؛ به تعبیری شاید بتوان گفت که اقتصاد مقاومتی یک نوع اقتصاد صیانتی» نیز است؛ اما قاعدتاً استراتژیها، مدلها و شکلهای آن متناسب با زمان تغییر میکند، به طوری که به عنوان مثال اقتصاد مقاومتی را میتوان تعبیر دیگری از اقتصاد عدالت محور و اقتصاد جهادی دانست که قاعدتاً مبانی آن باید با همان آموزههای اسلامی منطبق باشد.
در مورد اقتصاد تهاجمی که به تازگی یکی از دانشجویان در حضور رهبر معظم انقلاب مطرح کردند، نیز به همین صورت است؟
اقتصاد تهاجمی هم یک نوع استراتژی جدید است؛ در واقع شما میتوانید از هر استراتژی استفاده کنید. یک موقع ت تهاجمی و گاهی هم ت دفاعی؛ اما قاعدتاً دفاع و حمله هر دو برای یک هدف استفاده میشوند و آن پیروزی و حفظ نظام است؛ البته این هم یک نگرش است که بگوییم یک اقتصاد اسلامی و یک اقتصاد عدالتی داریم، ولی تاکتیکهای آن بنا به ضرورتهای زمانی تغییر میکند. به عنوان مثال در حال حاضر در شرایطی زندگی میکنیم که غرب در محور اقتصاد با ما دشمنی دارد پس نیازمند اقتصاد مقاومتی هستیم یعنی اقتصادی که مبنایش تلاش و حرکت از درون است و تلاش میکند تا با استفاده از امکانات موانع را تبدیل به فرصت کند.
در اینجا بحث از قلمرو تفکرها و اندیشههاست. بحث این است که شما بتوانید به کمک آموزهها و استراتژیها، اولین اصل اسلامی و قرآنی که حفظ استقلال کشور است را انجام دهید و باید طوری حرکت نمود تا استقلال اقتصادی، ی، فرهنگی و اجتماعی به وسیلهی این نوع استراتژی یا مدل اقتصادی تأمین شود و جامعه را در مقابل دشمن صیانت کند. قرآن میفرماید اقتصادی را طراحی کنید تا تسلط کفار را از بین ببرد. باید اقتصاد مقاومتی مختصاتی را دارا باشد تا بتوانیم از خودمان دفاع کنیم؟ به طور مثال در مقابل رفتار غربیها مبنی بر خرید نکردن کالاهای ما، جلوگیری از مبادلات ارزی، ما نیز اهرمهایی داریم؛ ما نیز میتوانیم اجازهی صدور نفت خلیجفارس از تنگهی هرمز را ندهیم.
البته نبرد ما با غرب صرفاً اقتصادی نیست؛ بلکه جنبه فرهنگی و ی هم دارد، اما میتوانیم از اهرم اقتصادی هم استفاده و در چارچوب تفکر اقتصاد مقاومتی از کیان کشور حفاظت کنیم. در این زمینه باید امکانات، محدودیتها، فرصتها و چالشها را خوب بررسی و به یک استراتژی ملی تبدیل کرد به طوری که وظیفهی هر شخص و نهادی مشخص باشد.
در مواقع مناسب نیز باید دشمن را شدیداً متضرر کرد. به عنوان مثال فرض کنید با تاکتیکی بتوانیم ارزش دلار را صفر کنیم یا اینکه ارز غالب کشور را که دلار است، تغییر دهیم و یا اینکه ال سیهای ارزی را به ریالی تبدیل کنیم. این اقدامها مصادیقی از اقتصاد مقاومتی است. پس یک بخش، مقابله با دشمن و رقیب بیرونی است و یک بخش دیگر تقابل با دشمن درونی است که به صورت رانتخواری، پولشویی، فقر و تبعیض ظاهر میشود؛ بنابراین با دو بخش روبهرو هستیم؛ یکی مقابله با ضعف درونی و یک بخش هم مقابله با دشمن بیرونی.
از دیگر دشمنان درونی یأس، ناامیدی و نادانی است. به طور مثال فرض کنید 10میلیارد بودجه برای فوتبال کشورمان اختصاص یافته است. آیا باید این را به بازیکنان فوتبال تخصیص دهیم که هیچ ثمری برای کشور ندارند یا باید خرج نیروی انسانی شود که میتواند سبب عزت ملی شود و برای کشور مدال کسب کند. این همان اقتصاد مقاومتی است. تخصیص منابع چگونه اتفاق بیفتد؟ امکانات چگونه توزیع شود؟ توزیع ثروت چگونه صورت گیرد؟ این مسائل، تماماً مسائل اقتصاد مقاومتی است. آیا باید منابع کشور را در اختیار کسانی بگذاریم که هیچ نسبتی با انقلاب ندارند و حاضر نیستند هیچ زحمت و رنجی را برایش بکشند؟ یا در اقتصاد مقاومتی نگاهمان به قشر محروم باید باشد؟ اینکه امام فرمودند افتخار ما در جمهوری اسلامی این است که رفع فقر و محرومیت کنیم، آیا غیر از بحث اقتصاد مقاومتی است؟
در بخش دشمن خارجی به عنوان مثال 6 ماه پیش گفته شد که نفت ایران را تحریم میکنیم. ما ملاحظه کردیم که ایران پیشدستی کرد و خودمان نفت نفروختیم که این یک نوع تاکتیک است؛ بنابراین مسائل زیادی مطرح است که میتوان اندیشمندان را دعوت کرد و با تشکیل اتاق فکر به صورت هماهنگ حرکت کرد. باید به گونهای حرکت کرد تا مسئلهای نافی دیگری نباشد. باید بین اقتصاد و ت ما توازن حاکم شود و بین این دو و فرهنگ جامعه نیز توازن برقرار گردد. امکان ندارد که شعار اقتصاد جهادی داده شود؛ ولی روحیهی جهادی در مردم وجود نداشته باشد و مردم مصرفگرا باشند.
به نظر شما چه عواملی باعث شد تا اقتصاد مقاومتی مطرح شود؟
به نظر بنده عوامل بسیاری در شکلگیری این مسئله تأثیرگذار بوده است. این مسائل از قبل هم بود و فقط نیاز به یک فریادگر داشت که این کار را رهبری با هوشمندی انجام دادهاند و جبههها را روشن کردهاند؛ البته گاهی نیازها و فشارها نیز انسان را به فکر میاندازد. به هر حال وقتی که تحریمها در قبال ما اتفاق میافتد، به ناچار ما را به فکر وا میدارد.
ما دورهی جنگ را سپری و تجربه کردهایم. بعد از جنگ اقتصاد رفاه را در پیش گرفتیم. دنبال اقتصاد بیرویهگری رفتیم که نتیجهاش مصرفگرایی شد. به هر حال میتوانستیم از سرمایهی فکری و مدیریتی جنگ استفاده کنیم. شاید اگر از آنها استفاده میکردیم هماکنون وابستگی به درآمدهای نفتی نداشتیم؛ که در حال حاضر قطع این وابستگی ما را به زحمت میاندازد. این مقاطع زمانی فرصتهایی بود که از دست دادهایم.
بحث اقتصاد بدون نفت و درآمدهای نفتی را رهبری 20 سال است که مطرح کردهاند؛ اما اقتصاد ما بالای 60 درصد وابسته به نفت است، این یعنی اینکه نگرشمان نسبت به اقتصاد غیرمقاومتی بوده است: مصرفگرا، رفاه زده، عافیت طلبانه و غیرعادلانه» البته اعتقاد بنده این است که اگر تمام استراتژیها را بر اساس عدالت طراحی کنیم، همهی این موارد با هم اصلاح میشود، یعنی اگر با منطق عدالت، اقتصاد را دنبال کنیم تمامی مؤلفههای پراکنده در درون و بیرون با هم همسان و یکپارچه و قابل مدیریت میشود و جامعه هم با ما همراه میگردد.
ما مردمی داریم که به راحتی میتوان آنها را ساماندهی نمود و غیرت ملی و دینی آنها را تحریک کرد و برای رسیدن به افقهای بالاتر آنها را مقاومسازی کرد و به وسیلهی مردمیسازی اقتصاد، مسئلهی اقتصاد مقاومتی را ساماندهی نمود. به طور مثال از مردم میخواهیم در مصرف، صرفهجویی را دنبال کنند و روی تولید، حداکثر تلاش را داشته باشند تا کار به جای ثروت، ارزش شود. این مردمیسازی اقتصاد است. میتوانیم با گسترش تعاونیها به شکل منطقی، با حاکمیت عامل سرمایه مقابله کرد. در این رابطه مجلس باید قوانینی وضع نماید.
متأسفانه در حال حاضر قوانین تجاری کشور ما براساس حاکمیت عامل سرمایه است و براساس حاکمیت عامل کار نیست. باید بین بازدهیهای اقتصادی و ارزشهای افزودهی بین کار و سرمایه توازن برقرار شود. مسئلهی بعدی بحث نظام بانکی است که هیچ نسبتی با اسلام ندارد و به هیچوجه در مسیر حل مشکلات جامعه نیست. نظام بانکی فقط برای یک عدهای سهامدار خاص پولسازی میکند. آیا باید سازوکار نظام اقتصادی به این شکل باشد و بانکها نهاد انتفاعی باشد؟ آیا باید در کشورمان پول ارزش ذاتی داشته باشد؟
در شرایط کنونی و در کوتاه مدت که نمیتوان کار تئوریک چندانی انجام داد، بایستی حداقل اقتصاد را مقاوم سازی نمود و بین نظام تولید و الگوی مصرف توازن برقرار کرد. بایستی کالاها را طبقهبندی کرد و آنهایی که غیر ضروری هستند را از دایرهی تولید و مصرف حذف کرد. چرا باید ایران خودرو 1000میلیارد از دولت کمک دریافت کند؟ مگر چه نیاز ضروری از جامعهی ما را تأمین میکند که منابع کشور صرف آن شود؟ اینها مسائل مرتبط با مقاومسازیها میشود. اگر توانستیم اقتصاد مقاومتی را به مدلی هماهنگ تبدیل کنیم، در آن صورت میتوان به کمک مدل در مورد تها، تصمیمگیریها و عملکردها قضاوت و بررسی کرد که در این مدل هر نهاد و شخصی چه وظایفی دارد.
باید اقتصاد مقاومتی تعریف شده و مؤلفهها و قلمروهایش تعیین گردد. به عنوان مثال در حوزهی مبادله چه کار شود که مردم با هم منصفانه رفتار کنند؟ آیا قیمتهایی که در جامعه وجود دارد عادلانه است؟ معیارهای قیمتهای عادلانه چیست؟ در حوزهی تولید آیا باید هر چیزی را تولید نمود؟ چه چیزهایی برای تولید اولویت دارد؟ چگونه باید تولید نمود؟ منابع چگونه باید تخصیص پیدا کند؟ آیا تولید ارزش است یا ارزش نیست؟ اینها مسائلی است که باید مبتنی بر اسلام پاسخ داده شود؛ البته در کوتاه مدت مواردی روشن است که به راحتی میتوانیم در مورد روش صحیح آنان استدلال نماییم. به طور مثال آیا باید از حقوق کارمند کم کنیم یا باید مالیات سنگین از اتومبیلهایی که از خارج از کشور میآید بگیریم؟
اینکه در اقتصاد عدالتمحور چه چیزهایی اسلامی است. به طور قطع همه میدانند اسلام با زندگی تجملگرایانه مخالف است. اگر در تهران 300 هزار خانهی خالی وجود دارد که عمدتاً متعلق به ثروتمندان است؛ باید مالیات سنگین از آنها گرفت.
مهم این است که در فهم اقتصاد مقاومتی و در مدلسازی اسیر اندیشههای غربی نشویم و بپذیریم که دشمن و دوستان نادان اقتصادی داریم. پس اقتصاد را باید طوری پایهگذاری نمود که جامعه از گذرگاه نادانی دوستان و دشمنی دشمنان به سلامت عبور کند. در اقتصاد مقاومتی باور خیلی مهم است که این باور در مسئولان به وجود نیامده که باید به سمت اقتصاد مقاومتی رفت.
به عبارت دیگر باید اول فرهنگ مدیران تغییر کند. در حال حاضر که اقتصاد مقاومتی مطرح است آیا وزارتخانههایی که با این مسئله مرتبط هستند در راستای اقتصاد مقاومتی گام برداشتهاند؟ چند پروژهی مطالعاتی در مورد اقتصاد مقاومتی در حال انجام است؟
اقتصاد مقاومتی برنامهای همهجانبه است و تمام مردم و مسئولین وظیفه دارند و باید به وظایفشان عمل کنند و نباید خیلی یکجانبه موضوع را دید؛ اما نکتهی مهم طبق عقل و روایات این است که به هر حال فرهنگ و باور مسئولین مقدم بر باور مردم است یعنی اگر بنا باشد مسئولان شعار اقتصاد مقاومتی دهند ولی خودشان به آن اعتقاد نداشته باشند پس بهتر است بحث را ادامه ندهیم.
چگونه میتوان باور نسبت به اقتصاد مقاومتی را در مسئولین به وجود آورد؟
این خلأ را میتوان از راه مطبوعات و رسانهها پر کرد. به هر حال رهبر به عنوان ارشد مسئولان هستند و هنگامی که ایشان موضوعی را مطرح میکنند وظیفهی آنهاست که اطاعت کنند و اگر سرپیچی کردند، آنها را باید مقابل رهبر قرار داد یعنی باید جامعه ببیند که فلان مسئول یا مجلس یا دولت مخالف دستور رهبر هستند. در این صورت مردم هم تکلیفشان را نسبت به آنها میدانند؛ البته اگر بخواهیم باور را در مسئولین به وجود بیاوریم میتوانیم از تشویق، توصیه، تهدید، فشار و چالش ایجاد کردن استفاده کرد. رهبر نمایندهی ملت هستند و وقتی شعاری را میدهند، توقعها و انتظارهایی دارند و حتماً شدنی است و اگر کسانی باور ندارند، کنار بروند.
کسی باید در رأس امور قرار گیرد که باور داشته باشد. اصولاً وقتی یک فعلی اتفاق نمیافتد، 3 دلیل دارد:
یا اعتقاد نداریم و نمیخواهیم؛ یا اعتقاد داریم و میخواهیم ولی نمیدانیم موضوع چیست و سوم اینکه میخواهیم و میدانیم موضوع چیست، ولی نمیتوانیم اجرا نماییم چون ابزار یا امکانات یا فرصت آن را نداریم.»
با گروه اول نمیتوان مماشات کرد. برای اینکه کسی که اعتقاد به اقتصاد مقاومتی و اسلامی ندارد باید با یک فرآیند ی، فرهنگی، فشار و جبر و آگاه سازی و بیداری مردم کنار برود؛ اما یک موقع فردی اعتقاد دارد، اما نمیداند که باید چه کاری انجام دهد، در اینجا باید تئوریپردازی کرد و نظریه و فکر داد و علمش را در اختیار قرار داد. کسی هم که اعتقاد دارد و میداند چه کار باید کند ولی نمیتواند کاری پیش ببرد، در اینجا باید امکانات و لوازم تحققش را فراهم کرد؛ پس باید براساس آن، نیروها را تقسیمبندی کرد که یک بخشی از مخاطب شما مسئولین هستند و بخشی دیگر مردم.
بنده فکر نمیکنم ایرانیای وجود داشته باشد که علیرغم ضعف اعتقادات دینی، مملکتش را دوست نداشته و اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته باشد. عموم مردم، وظایف خود را نمیدانند. باید آنها را آموزش داد. این کار نهادهای پژوهشی و اندیشکدههاست. باید برای ارتقای دانایی مردم استراتژی تدوین کرد تا همسو و توانمند شوند و بتوانند با احیای خود، با آفات دشمنان مقابله کنند یا میتوان طبق طبقات جامعه هدفگذاری کرد. به طور مثال چه پیامی باید به مسئولین داده شود؟ چه پیامی برای حوزههای علمیه باید طراحی گردد؟ به دانشگاهها چه پیامی باید داده شود؟ و این همان تلاش است و به طور قطع اگر تلاش شما برای رضای خداوند باشد، جواب میدهد.
در کل میخواهم بگویم که آن باور هم استراتژی میخواهد. در پایان باید بگویم که ما به یک مدل مفهومی اقتصاد مقاومتی احتیاج داریم که بحث اولمان بود. فاصلهی ما با اقتصاد مقاومتی، با اقتصاد تهاجمی، با اقتصاد اسلامی و عدالتی بسیار زیاد است. متأسفانه یا خوشبختانه امکانات جامعه خیلی زیاد است ولی کمترین توجه به این اقتصاد میشود. به هر حال موضوع هر کدام از این اقتصادها انسان و ارادههای انسانی است.
ما میتوانیم با هدایت دادن به انگیزهها، آرمانها و ایمان مردم ایران حرکت را آغاز نماییم و به یک معنا باید عنصر ابتکار، خلاقیت، توانمندی و ارزشهای انسانی را وارد محور اقتصاد مقامتی و از اینجا مدل را طراحی نماییم یعنی تکیه مان را روی اراده و ایمان و خواست و توانمندسازی انسانها در جامعه که به نظرم تحول عظیمی رخ میدهد، قرار دهیم.
منبع: سایت برهان
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ مجتبی سالک اظهار کرد: این جشنواره که سال گذشته در حوزه فرهنگی و اجتماعی فعالیت خود را آغاز کرد، امسال بر اساس تاکید و فرمایشات مقام معظم رهبری مد ظله العالی در ابتدای سال، دامنه و محور جمعآوری آثار آتش به اختیار را به اقتصاد مقاومتی، علمی و فناوری، تولیدات فضای مجازی، معرفی حوادث ی، تولیدات فرهنگی وهنری، فعالیتهای اجتماعی و جهادی گسترش داده است.
سالک تصریح کرد: مهمترین دلیل ورود بسیج به این موضوع، آن است که برخی افراد و یا گروهها در کشور، به صورت خود جوش فعالیت و تولید آثار ارزشمندی دارند که از نگاه مسئولان و مردم مغفول مانده است و این جشنواره حلقه اتصال آنان به نقاط اصلی مربوط است.
وی به دستهبندی آثار و محصولات جهت شرکت در این جشنواره اشاره کرد و گفت: محصولات و یا آثاری که میتوانند در این جشنواره شرکت کنند عبارتند از تولیدات اسباببازی، فعالیت در حوزه مجازی اپلیکیشن تلفن همراه و بازیهای رایانهای، طراحی و تولید محصولات غذایی فنی و صنعتی، رسانههای صوتی و تصویری در همه حوزهها همانند مستند، انیمیشن، فیلم کوتاه، فیلم سینمایی، پادکست و غیره ، آثار مکتوب شامل کتاب، رمان، مقاله، یادداشت، تحلیل نویسی، شعر، فیلمنامه نویسی و سناریو، هرگونه فعالیت اجرایی شامل فعالیتهای جهادی، برگزاری نمایشگاه، برگزاری گردهمایی، نشست، کرسیهای آزاد اندیشی تبلیغ و روشنگری است.
سالک خاطرنشان کرد: امسال جهت سهولت دسترسی و ارسال آثار، سایت www.atash-beekhtiyar.com در نظر گرفته شده است که علاقمندان میتوانند تا 22 بهمن ماه آثار خود را از این طریق به این جشنواره ارسال کنند.
وی اضافه کرد: شرکتکنندگان در این جشنواره، برای ارتباط با دبیرخانه و رفع مشکلات میتوانند با شمارههای 88446482 و 093395077 تماس حاصل کرده و یا به صورت مراجعه حضوری به آدرس تهران خیابان شهید مطهری بعد از تقاطع سهروردی روبروی خیابان یوسفیان ساختمان شهید طهرانیمقدم طبقه چهارم مراجعه کنند.
رئیس سازمان بسیج شهرداری تهران گفت: پس از این زمان، آثار ارسال شده مورد داوری قرار گرفته و آثار برتر در نمایشگاهی در معرض دید علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
بیشتر بخوانید
تهای کلی اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد؛
الحاقات
سیمای رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ تهای کلی اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی که پس از م با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تأکید کردند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحرانهای رو به افزایش جهانی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسماللّه الرحمن الرحيم
ايران اسلامي با استعدادهاي سرشار معنوي و مادي و ذخائر و منابع غني و متنوع و زيرساختهاي گسترده و مهمتر از همه، برخورداري از نيروي انساني متعهد و كارآمد و داراي عزم راسخ براي پيشرفت، اگر از الگوي اقتصادي بومي و علمي برآمده از فرهنگ انقلابي و اسلامي كه همان اقتصاد مقاومتي است، پيروي كند نه تنها بر همه مشكلات اقتصادي فائق ميآيد و دشمن را كه با تحميل يك جنگ اقتصادي تمام عيار در برابر اين ملت بزرگ صفآرايي كرده، به شكست و عقبنشيني وا ميدارد، بلكه خواهد توانست در جهاني كه مخاطرات و بياطمينانيهاي ناشي از تحولات خارج از اختيار، مانند بحرانهاي مالي، اقتصادي، سياسي و . در آن رو به افزايش است، با حفظ دستاوردهاي كشور در زمينههاي مختلف و تداوم پيشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسي و سند چشمانداز بيست ساله، اقتصاد متكي به دانش و فناوري، عدالت بنيان، درونزا و برونگرا، پويا و پيشرو را محقق سازد و الگوئي الهامبخش از نظام اقتصادي اسلام را عينيت بخشد.
اكنون با مداقه لازم و پس از م با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي كه در ادامه و تكميل سياستهاي گذشته، خصوصاً سياستهاي كلي اصل ۴۴ قانون اساسي و با چنين نگاهي تدوين شده و راهبرد حركت صحيح اقتصاد كشور به سوي اين اهداف عالي است، ابلاغ ميگردد.
لازم است قواي كشور بيدرنگ و با زمانبندي مشخص، اقدام به اجراي آن كنند و با تهيه قوانين و مقررات لازم و تدوين نقشه راه براي عرصههاي مختلف، زمينه و فرصت مناسب براي نقشآفريني مردم و همه فعالان اقتصادي را در اين جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهي حماسه اقتصادي ملت بزرگ ايران نيز همچون حماسه سياسي در برابر چشم جهانيان رخ نمايد. از خداوند متعال توفيق همگان را در اين امر مهم خواستارم.
سيّدعلي اي
۲۹/ بهمن ماه/ ۱۳۹۲
بسماللهالرحمنالرحيم
سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي
با هدف تأمين رشد پويا و بهبود شاخصهاي مقاومت اقتصادي و دستيابي به اهداف سند چشمانداز بيستساله، سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي با رويكردي جهادي، انعطاف پذير، فرصت ساز، مولد، درونزا، پيشرو و برونگرا ابلاغ ميگردد:
۱ - تأمين شرايط و فعالسازي كليه امكانات و منابع مالي و سرمايههاي انساني و علمي كشور به منظور توسعه كارآفريني و به حداكثر رساندن مشاركت آحاد جامعه در فعاليتهاي اقتصادي با تسهيل و تشويق همكاريهاي جمعي و تأكيد بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات كمدرآمد و متوسط.
۲ - پيشتازي اقتصاد دانش بنيان، پيادهسازي و اجراي نقشه جامع علمي كشور و ساماندهي نظام ملي نوآوري به منظور ارتقاء جايگاه جهاني كشور و افزايش سهم توليد و صادرات محصولات و خدمات دانشبنيان و دستيابي به رتبه اول اقتصاد دانشبنيان در منطقه.
۳- محور قراردادن رشد بهرهوري در اقتصاد با تقويت عوامل توليد، توانمندسازي نيروي كار، تقويتِ رقابتپذيري اقتصاد، ايجاد بستر رقابت بين مناطق و استانها و به كارگيري ظرفيت و قابليتهاي متنوع در جغرافياي مزيتهاي مناطق كشور.
۴- استفاده از ظرفيت اجراي هدفمندسازي يارانهها در جهت افزايش توليد، اشتغال و بهرهوري، كاهش شدت انرژي و ارتقاء شاخصهاي عدالت اجتماعي.
۵- سهمبري عادلانه عوامل در زنجيره توليد تا مصرف متناسب با نقش آنها در ايجاد ارزش، بويژه با افزايش سهم سرمايه انساني از طريق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقيت، كارآفريني و تجربه.
۶- افزايش توليد داخلي نهادهها و كالاهاي اساسي(بويژه در اقلام وارداتي)، و اولويت دادن به توليد محصولات و خدمات راهبردي و ايجاد تنوع در مبادي تأمين كالاهاي وارداتي با هدف كاهش وابستگي به كشورهاي محدود و خاص.
۷- تأمين امنيت غذا و درمان و ايجاد ذخاير راهبردي با تأكيد بر افزايش كمي و كيفي توليد(مواد اوليه و كالا).
۸- مديريت مصرف با تأكيد بر اجراي سياستهاي كلي اصلاح الگوي مصرف و ترويج مصرف كالاهاي داخلي همراه با برنامه ريزي براي ارتقاء كيفيت و رقابت پذيري در توليد.
۹- اصلاح و تقويت همهجانبه نظام مالي كشور با هدف پاسخگويي به نيازهاي اقتصاد ملي، ايجاد ثبات در اقتصاد ملي و پيشگامي در تقويت بخش واقعي.
۱۰- حمايت همه جانبه هدفمند از صادرات كالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوري مثبت از طريق:
- تسهيل مقررات و گسترش مشوقهاي لازم.
- گسترش خدمات تجارت خارجي و ترانزيت و زيرساختهاي مورد نياز.
- تشويق سرمايه گذاري خارجي براي صادرات.
- برنامه ريزي توليد ملي متناسب با نيازهاي صادراتي، شكلدهي بازارهاي جديد، و تنوع بخشي پيوندهاي اقتصادي با كشورها به ويژه با كشورهاي منطقه.
- استفاده از ساز و كار مبادلات تهاتري براي تسهيل مبادلات در صورت نياز.
- ايجاد ثبات رويه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پايدار سهم ايران در بازارهاي هدف.
۱۱- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كشور به منظور انتقال فناوريهاي پيشرفته، گسترش و تسهيل توليد، صادرات كالا و خدمات و تأمين نيازهاي ضروري و منابع مالي از خارج.
۱۲- افزايش قدرت مقاومت و كاهش آسيب پذيري اقتصاد كشور از طريق:
- توسعه پيوندهاي راهبردي و گسترش همكاري و مشاركت با كشورهاي منطقه و جهان بويژه همسايگان.
- استفاده از ديپلماسي در جهت حمايت از هدفهاي اقتصادي.
- استفاده از ظرفيتهاي سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي.
۱۳- مقابله با ضربه پذيري درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طريق:
- انتخاب مشتريان راهبردي.
- ايجاد تنوع در روشهاي فروش.
- مشاركت دادن بخش خصوصي در فروش.
- افزايش صادرات گاز.
- افزايش صادرات برق.
- افزايش صادرات پتروشيمي.
- افزايش صادرات فرآوردههاي نفتي.
۱۴- افزايش ذخاير راهبردي نفت وگاز كشور به منظور اثرگذاري در بازار جهاني نفت و گاز و تأكيد بر حفظ و توسعه ظرفيتهاي توليد نفت و گاز، بويژه در ميادين مشترك.
۱۵- افزايش ارزش افزوده از طريق تكميل زنجيره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه توليد كالاهاي داراي بازدهي بهينه(براساس شاخص شدت مصرف انرژي) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشيمي و فرآوردههاي نفتي با تأكيد بر برداشت صيانتي از منابع.
۱۶- صرفه جويي در هزينههاي عمومي كشور با تأكيد بر تحول اساسي در ساختارها، منطقي سازي اندازه دولت و حذف دستگاههاي موازي و غيرضرور و هزينههاي زايد.
۱۷- اصلاح نظام درآمدي دولت با افزايش سهم درآمدهاي مالياتي.
۱۸- افزايش سالانه سهم صندوق توسعه ملي از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگي بودجه به نفت.
۱۹- شفافسازي اقتصاد و سالمسازي آن و جلوگيري از اقدامات، فعاليتها و زمينههاي فسادزا در حوزههاي پولي، تجاري، ارزي و . .
۲۰- تقويت فرهنگ جهادي در ايجاد ارزش افزوده، توليد ثروت، بهرهوري، كارآفريني، سرمايه گذاري و اشتغال مولد و اعطاي نشان اقتصاد مقاومتي به اشخاص داراي خدمات برجسته در اين زمينه.
۲۱- تبيين ابعاد اقتصاد مقاومتي و گفتمان سازي آن بويژه در محيطهاي علمي، آموزشي و رسانهاي و تبديل آن به گفتمان فراگير و رايج ملي.
۲۲- دولت مكلف است براي تحقق سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي با هماهنگ سازي و بسيج پوياي همه امكانات كشور، اقدامات زيررا معمول دارد:
- شناسايي و بكارگيري ظرفيتهاي علمي، فني و اقتصادي براي دسترسي به توان آفندي و اقدامات مناسب.
- رصد برنامههاي تحريم و افزايش هزينه براي دشمن.
- مديريت مخاطرات اقتصادي از طريق تهيه طرحهاي واكنش هوشمند، فعال، سريع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهاي داخلي و خارجي.
۲۳- شفاف و روان سازي نظام توزيع و قيمتگذاري و روزآمدسازي شيوههاي نظارت بر بازار.
۲۴- افزايش پوشش استاندارد براي كليه محصولات داخلي و ترويج آن.
با ما در میان بگذارید
کاربر گرامی؛ لطفا قبل از تکمیل فرم، موارد زیر را مطالعه کنید:
نام:
نام خانوادگی:
پست الکترونیکی:
* متن:
۷۰۰ / ۰
* کد امنیتی:
درباره این سایت